The Arabic word "سكس" (saks) is a transliteration of the English word "sex." It is derived from the way English pronunciation is adapted into Arabic script, reflecting modern linguistic borrowing. Bitpro NexusBitpro Nexus кракен ссылка кракен ссылка
kraken darknet kraken darknet
кракен зеркало онион кракен зеркало онион.
کیبورد QWERTY نوعی ساختار مرسوم برای صفحه کیبورد کامپیوتر امروزی است. در این مطلب قصد داریم تا به بررسی تاریخچه کیبورد QWERTY بپردازیم، اما ابتدا به تاریخچه کلی دستگاه های تایپ و کیبوردهای اولیه میپردازیم.
کیبوردها و فناوری تایپ کردن راهی طولانی را در طول قرنهای گذشته طی کردهاند. اولین ابزارهای مخصوص تایپ کردن در دهه اول سال 1700 طراحی شدند و پتنت آنها ثبت گردید، در حالی که اولین ابزارهای مخصوص تایپ کردن در دهه 1870 تولید شدند. این دستگاهها دارای فناوری «تایپ بدون دیدن» بودند، جایی که کاراکترها روی صفحاتی برعکس چاپ میشدند که تا زمان کامل شدن امکان دیده شدن آنها وجود نداشت. از آن زمان تاکنون، بهروزرسانیهای متعددی از نظر طراحی، ساختار، فناوری و عملکرد به وجود آمده که تایپ کردن را موثرتر و با کاربری سادهتر تبدیل کرده است. دستگاههای تایپ در طول سالیان متمادی از نظر شکل تغییرات بسیار زیادی داشتهاند و در نهایت با ورود به عصر کامپیوتر و تولد کیبورد، به ابزارهایی الکترونیک تبدیل شدند. کیبورد واسط کاربری شماره 1 برای کامپیوتر در سراسر دنیا است و دستگاهی جداییناپذیر برای بسیاری از ما بوده و همه ما قدردان آن هستیم. در این مقاله، میخواهیم به تاریخچه کیبورد و تایپ کردن بپردازیم و به ارائه جزئیات نوآوریهایی بپردازیم که به مرور زمان در تعریف استاندارد امروزی ما در مورد ابزار تایپ کردن به کار رفته است. برای آشنایی با تاریخچه لپ تاپها میتوانید به این مقاله پلازا مراجعه کنید.
فهرست عناوین این مطلب:
فصل اول: طراحی – تکامل دستگاههای تایپ
فصل دوم: تاریخچه کیبورد کامپیوتر
فصل سوم: طراحی، تاریخچه و تکامل ساختارهای مختلف کیبورد
برای شروع جستجو در مورد اولین کیبوردهای دنیا، باید به خاستگاه تایپ کردن و اولین دستگاههای تایپ بپردازیم. اولین دستگاههای تایپ چه شکلی بودند؟ اولین دستگاههای تایپ بیشتر از آنکه شبیه به ماشینهای تحریر باشند، به چرخخیاطی شباهت داشتند. رمینگتون (Remington) که اولین ماشینهای تحریر دنیا را تولید کرد، همچنین به تولید چرخ خیاطی نیز میپرداخت و همین مسئله باعث شد تا اولین ماشینهای تحریر به چرخ خیاطی شبیه باشند. اولین ماشین تحریر رمینگتون که توسط کریستوفر لتم شولز (Christopher Latham Sholes)، کارلوس گلیدن (Carlos Glidden) و ساموئل سول (Samuel Soule) طراحی شد، (درست مانند چرخ خیاطی) حتی یک پدال پایی نیز داشت تا بتوان برگشت استوانه مخصوص تایپ را کنترل کرد.
بعد از آن، چگونه به تجهیزات امروزی و عصر پیشرفته تجهیزات کامپیوتری و مواد پلاستیکی رسیدیم؟ برای اینکه جلو برویم، ابتدا بهتر است که در زمان سفر کرده و به عقب برویم و ببینیم که اولین دستگاههای تایپ موفق تجاری چگونه بودند.
از نظر فنی، اولین دستگاههای تایپ ثبت شده، ماشینهای تحریر برند رمینگتون ساخته شده توسط شولز و گلایدن بودند، هرچند که هیچ یک از ماشینهای آنها به تولید تجاری نرسید. در سال 1714 میلادی، اولین پتنت برای یک دستگاه تایپ در شهر لندن انگلستان توسط هنری میل به ثبت رسید. هرچند که هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد، دستگاه مورد نظر اصلا ساخته شده یا به فروش رفته باشد، تنها چیزی که ما میدانیم آن است که قرار بوده این دستگاه تایپ برای آماده کردن اسناد حقوقی مورد استفاده قرار گیرد تا اسناد به صورت تمیز، خوانا و در قالبی استاندارد تهیه شوند. بعدها در سال 1808، پتنت دیگری برای یک ماشین تحریر به نام پلگرینو توری (Pellegrino Turri) در ایتالیا ثبت گردید. دستگاه وی به نابینایان این امکان را میداد تا بنویسند. با ماشین تحریر پلگیرنو توری، اولین نمونههای ورقههای کاربن کپی نیز ساخته شدند. اختراع ورقههای کاربن توسط پلگرینو تاثیری ادامهدار بر کارهای اداری گذاشت که تا امروز هنوز باقی است (ورقههای کاربن هنوز هم در جاهای مختلف برای کپی کردن فرمهای چندگانه، پیامهای تلفنی و رسیدهای فروش و موارد دیگر، مورد استفاده قرار میگیرد). در سال 1829، ویلیام آستین برت نیز نوعی مکانیزم نوشتن به نام Typowriter ساخت که به جای دکمه، نوعی چرخ برای شمارهگیری داشت که برای چاپ کردن کاراکترها مورد استفاده قرار میگرفت. روند نوشتن روی یک برگه کاغذ در این روش کندتر از نوشتن دستی بود، اما روشی برای چاپ کردن متون به صورت یک شکل و خوانا به شمار میرفت. دستگاه Typowriter همچنین برای استفاده نابینایان نیز طراحی شده بود. مدل بعدی ماشین تحریر که توسط جان جونز در سال 1852 ساخته شد را در زیر میتوانید مشاهده کنید. هیچ یک از این دستگاهها، مورد توجه عموم قرار نگرفت و به موفقیت تجاری دست نیافت.
از سال 1829 تا 1870 پتنت دستگاههای تایپ بسیار زیاد دیگری به ثبت رسید که یکی از آنها در بالا اشاره شد و همچون دستگاههای قبلی، هیچ یک از آنها به تولید انبوه یا کاربری گسترده نرسیدند. تنها مدلهایی که ارزش اشاره کردن را دارند، به خاطر خارقالعاده بودن، یکی ماشین تحریر خانگی پدر فرانسیسکو ژائو دو آزوادو است که از جنس چوب و چاقو در برزیل و به سال 1861 ساخته شد و دیگری دستگاه Hansen Writing Ball است که در دانمارک ساخته شد. تصویر هر دو ماشین تحریر در زیر آمدهاند. ماشین تحریر پدر آزوادو را میتوان اولین ماشین تحریر رسمی دنیا به شمار آورد، چرا که ساختار آن همچون مدلهای تجاری است که بعدها روانه بازار شدند. این دستگاه کاملا با مواد تشکیلدهنده خانگی ساخته شد که آن را به نمونهای جالب و تحسینبرانگیز تبدیل میکند. برزیلیها ادعا میکنند که از اختراع مذکور باید به عنوان اولین ماشین تحریر دنیا نام برده شود. در یکی دیگر از نقاط دنیا، در دانمارک، توپ مخصوص نوشتن هانسن (Hansen Writing Ball) توسط کشیش راسموس مالینگ هانسن (Reverend Rasmus Malling-Hansen) در سال 1865 ساخته شد. حالت نیمکرهای این توپ بر خلاف دیگر ماشینهای تحریر ساخته شده قبل و یا بعد از خود است و به جز ویژگیهای ظاهری، توپ مخصوص نوشتن هانسن در واقع، توانست توجه افراد را در اروپا و انگلستان به عنوان یک دستگاه تایپ عملیاتی کامل به خود جلب کند. در اسناد مکتوب آمده که توپ مخصوص نوشتن هانسن تا حدود سال 1909 در بسیاری از ادارات و شرکتها در انگلستان و اروپا مورد استفاده قرار میگرفت. به دلیل موفقیت نسبی این محصول، مالینگ هانسن مدلهای مختلفی از این اختراع را ارائه کرد. اولین توپ مخصوص نوشتن وی به صورت یک دستگاه الکتریکی بود، اما بعدها در سال 1875، او یک نمونه با ارتفاع بلند را ارائه کرد که نیاز به برق نداشت. این دستگاه به دلیل عدم نیاز به برق، از سوی مصرفکنندگان مختلف در نواحی شهری و روستایی مورد استفاده قرار گرفت.
کمی بعد از اختراع چرخ مخصوص نوشتن هانسن، چند همکار به نامهای شولز (مخترع)، گلیدن (مکانیک) با کمک سول (مسئول فنی امور چاپ) توانستند نوعی ماشین تحریر را در سال 1867 بسازند که دنیای تایپ را متحول کرد. این ماشین تحریر بود که کلمه Typewriter به معنای ماشین تحریر را در میان عموم جا انداخت. از این دستگاه به عنوان اولین ماشین تحریر یاد میشود. نکته جالب توجه آن است که با وجود موفق بودن این دستگاه به عنوان ماشین تحریر آن زمان، اما شولز و گلیدن از فروش پایین این دستگاه ناراضی بودند و در ادامه امتیاز آن را در ازای 12 هزار دلار، به دنسمور و یاست فروختند. ماتائیس شوالبک (Matthais Schwalbach) ساعتساز و متخصص فنی ماشین تحریر شولز و گلیدن را در میلواکی آمریکا ساخت و رمینگتون نیز آن را به تولید انبوه رساند و آن را به فروش رساند. کمی بعد از آنکه این ماشین تحریر شبیه به چرخ خیاطی ساخته شد و به فروش رسید، پدال پایی آن حذف شد و برگشت استوانه روی ماشین تحریر توسط خودِ ماشین کنترل شد. به دنبال این تغییر، یک نمونه کمی کوچکتر و دارای میز از این ماشین تحریر ساخته شد (هرچند که هنوز هم بسیار سنگین و با میزان فلزات زیاد تولید گردید) که دیگر شباهتی به چرخ خیاطی نداشت و شکل خود را به صورت یک ماشین تحریر تثبیت کرد. تا سال 1910 تمامی ماشینهای تحریر کم و بیش استاندارد شدند و در تمام دنیا تقریبا یک شکل و شمایل پیدا کردند، تا اینکه IBM Selectric در سال 1961 معرفی شد.
در ماشین تحریر Selectric دیگر میلههایی که به کاغذ ضربه میزدند، حذف شدند. در این ماشین تحریر، از گلولههای مخصوص نوشتن (که همچون توپ گلف بودند) استفاده میشد که میچرخیدند و حروف را روی کاغذ به چاپ میرساندند، بدون اینکه میلههای مخصوص چاپ مورد استفاده قرار گیرند. با این اتفاق، یکی از مشکلات قدیمی ماشین تحریر، یعنی گیر کردن ماشین تحریر به خاطر قفل شدن دو میله تایپ در هم در نتیجه تایپ سریع رفع شد. بدین ترتیب، سرعت تایپ کردن و کارآمدی افزایش یافت. مولفه جدید دیگری که با دستگاه Selectrics وارد ماشین تحریر شد آن بود که در این مدل، دیگر گلولههای مخصوص نوشتن به سادگی قابل تعویض بودند تا امکان تغییر فونت در همان سند امکانپذیر شود. این مسئله نیز یکی از پیشرفتهای بزرگ صنعت چاپ به شمار میرود. با وجودی که دستگاه Selectrics هنوز بسیار سنگین، بزرگ و با توده حجیمی از فلز ساخته میشد که حرکت دادن آن به سختی صورت میگرفت، اما گلولههای مخصوص نوشتن کوچک بودند و به سادگی تعویض میشدند. این تجهیزات به تایپیستها آزادی عمل و دسترسی بیشتری میداد. ماشین تحریر Selectrics تا دهه 1980 همچنان ساخته میشد و سه نسل مختلف از این دستگاه تحت عنوان Selectric I ،Selectric II و Selectric III ارائه گردید که در آن دههها مورد استفاده قرار میگرفتند. این مدلها در رنگهایی نظیر آبی، سبز، قرمز، بژ و مشکی عرضه شدند.
در ادامه ماشین تحریر راهی طولانی را طی کرد تا به عصر کامپیوتر و مرسومترین ابزار ورودی کامپیوتر، یعنی کیبورد رسید. اگرچه، کیبوردها و کامپیوترهای اولیه بسیار پیشتر از Selectric ساخته شدند، اما این ماشین تحریرها آن قدر خوب متن را به روی کاغذ میآوردند که همزمان با مرسوم شدن کامپیوتر در کنار کیبورد مورد استفاده قرار میگرفتند. نویسندگانی نظیر هانتر اس تامسون (Hunter S. Thompson) و دیوید سداریس (David Sedaris) در آن زمان، از ماشین تحریر Selectric استفاده میکردند. ماشین تحریر به تدریج جایش را به کیبورد کامپیوتر داد. چند سال قبل، دیلی میل گزارش کرده بود که آخرین کارخانه تولیدکننده ماشین تحریر تعطیل شد که به نظر میرسید اغراق و کذب باشد. هرچند که عصر ماشین تحریر به پایان رسیده و حالا دیگر به جای آنکه از جمله ملزومات ادارات باشد، بسیار کم مورد استفاده قرار میگیرد. البته، هنوز هم برخی از ادارات دولتی هنوز هم از ماشین تحریر برای تهیه کردن اسناد حقوقی خود استفاده میکنند و همین مسئله باعث شده تا هنوز هم تولید این دستگاهها ادامه داشته باشد.