خط بریل از پرکاربردترین روشهای خواندن و نوشتن در جهان است که روزانه توسط میلیونها نفر مورد استفاده قرار میگیرد؛ خطی که توسط یک نوجوان 15 ساله ابداع شد.
خط بریل امروزه به نام مخترع آن، یعنی لویی بریل در سرتاسر جهان شناخته میشود. افرادی که دچار اختلالات بینایی هستند میتوانند با استفاده از خط بریل مطالب مختلف را بخوانند و یا بنویسند. این خط از زمان شکلگیری خود در قرن نوزدهم تا به امروز به بخش جداییناپذیر زندگی افراد نابینا یا کمبینا تبدیل شده و تا به امروز تقریبا بدون تغییر چندانی مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از دلایل این امر بدون تردید این است که هیچ جایگزینی برای خواندن و نوشتن وجود ندارد. خط بریل به افراد نابینا این امکان را میدهد تا مانند دیگران کتابها و مطالب مورد علاقه خود را دنبال کرده و یا مطالب خود را بنویسند. امروزه با پیشرفت فناوری، نمایشگرهای بریل وارد بازار شدند که میتوانند از طریق بلوتوث و یا وایفای به گوشیهای هوشمند یا کامپیوتر متصل شده و حروف نشان داده شده روی نمایشگر گوشی را به زبان بریل برای افراد نابینا تبدیل کنند. اما خط بریل چیست و مخترع آن که بوده است؟
آنچه در این مقاله میخوانید:
خط بریل چیست؟
بریل یک سیستم نوشتاری لمسی است که از سوی افرادی که دارای اختلالات بینایی هستند مورد استفاده قرار میگیرد. در این سیستم نقطههای برجسته، نقش حروف الفبا را بازی میکنند و همچنین علامت نگارشی نیز معادلهای مخصوص به خود را دارند. افرادی که بینایی خود را از دست دادند میتوانند با حرکت دادن دستهایشان از چپ به راست، نوشتههایی که به شکل بریل نوشته شدند را بخوانند.
خواندن خط بریل معمولا کاری است که باید با دو دست و از طریق انگشتهای اشاره هر دو دست انجام شود. سرعت خواندن خط بریل توسط افراد مختلف معمولا 125 کلمه در دقیقه است؛ اما افرادی هم هستند که میتوانند بیش از 200 کلمه در هر دقیقه بخوانند. افرادی که دچار اختلالات بینایی هستند میتوانند از طریق بریل با قواعد نوشتاری مثل تلفظ، نقطه گذاری، پاراگراف بندی و پانویسی آشنا شوند و مهمتر از همه به مطالب خواندنی متنوعی در زمینه سرگرمی، درسی، صورتهای مالی یا منو رستورانها دسترسی داشته باشند.
در کنار این موارد میتوان به قراردادهای کاری، بیمهنامهها، کتابهای راهنما و کتابهای آشپزی که بخشی از زندگی هر بزرگسالی است نیز اشاره کرد. در طول سالیان مختلف متدهای زیادی برای افراد نابینا پیشنهاد شده تا با استفاده از آنها بتوانند مانند سایرین به مطالعه بپردازند؛ ولی بیشتر این متدها فقط یک نسخه برجسته شده از حروف الفبا بودند که موفقیت چندانی کسب نکردند. اما خط بریل که در واقع سیستمی متشکل از توالی نشانههای مختلف است که برای نوک انگشتان طراحی شده، توانسته تمامی این متدها را کنار بزند و به زبان اصلی افراد نابینا تبدیل شود.
چارلز باربیر پایه گذار خط بریل
تاریخچه خط بریل به اوایل دهه 1800 باز میگردد. در آن زمان مردی به نام چارلز باربیر که در ارتش ناپلئون خدمت میکرد، یک سیستم منحصربهفرد به نام «شب نوشتار» ایجاد کرد که به سربازان اجازه میداد در طول شب و به دور از چشمان دشمن با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. در طول سالهای متمادی، ارتش ناپلئون شاهد مرگ سربازان زیادی بود که در هنگام شب برای خواندن پیامهای دریافتی، چراغ نفتی روشن کرده و موقعیت خود و بسیاری از هم رزمانشان را در اختیار دشمن قرار میدادند. از همین رو ناپلئون از باربیر خواست زبانی طراحی کند که سربازانش در هنگام شب بدون نیاز به نور و صدا بتوانند با هم ارتباط داشته باشند.
باربیر سیستم شب نوشتار خود را با استفاده از سلولهای 12 تایی که متشکل از 2 نقطه طولی و 6 نقطه عرضی بود طراحی کرد. هر نقطه یا ترکیب چند نقطه نشان دهنده یک حرف یا صدای آوایی بود. اما استفاده از این سیستم برای سربازان خیلی مشکل بود؛ زیرا آنها به سختی میتوانستند با لمس نقطهها آنها را تشخیص دهند. در نهایت این سیستم توسط ارتش کنار گذاشته شد.
لویی بریل مخترع خط بریل
مخترع خط بریل که امروزه به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد، لویی بریل است. بریل در 4 ژانویه سال 1809 (14 دی 1187) در دهکده کوورای فرانسه به دنیا آمد. پدرش یک زین ساز و چرم کار بود. لویی زمانی که تنها 3 سال داشت یک روز به کارگاه پدرش رفت و سعی کرد با استفاده از یک درفش در یک تکه چرم حفره ایجاد کند. او که بیش از اندازه به چرم نزدیک شده بود، درفش را بیش از حد فشار داد و نوک تیز درفش به جای آن که در چرم فرو برود در یکی از چشمانش فرو رفت. یک دکتر محلی چشم او را باندپیچی کرد و حتی ترتیبی داد تا لویی به پاریس برود تا یک جراح از نزدیک چشم او را معاینه کند.
با این وجود چشم او به شدت آسیب دیده بود و کاری از دست جراح برنمیآمد. لویی کوچک هفتهها درد میکشید؛ زیرا حالا چشمش عفونت کرده و چشم دیگرش را هم درگیر کرده بود. او توانست درد وحشتناک عفونت چشمانش را پشت سر بگذارد، ولی دو سال بعد در سن 5 سالگی بینایی چشم سالمش را نیز از دست داده و کاملا نابینا شده بود. با این وجود به دلیل هوش بالا و ذهن خلاقش توانست با کمک پدر و مادر خود زندگی و تحصیلات خود را ادامه دهد و به اولین مدرسه نابینایان جهان در پاریس برود.
این مدرسه که در آن زمان مدرسه سلطنتی برای جوانان نابینا نام داشت از سیستمی که توسط مدیر مدرسه، والنتین اوی طراحی شده بود برای تدریس به بچهها استفاده میکرد. اوی نابینا نبود، اما با این وجود تمام زندگی خود را وقف کمک به نابینایان کرده بود. او یک کتابخانه کوچک در مدرسه ساخته و کتابها را نیز با حروف برجسته لاتین چاپ کرده بود تا بچهها بتوانند با لمس حروف آنها را بخوانند.
این کتابها کمک زیادی به بریل کردند ولی برای او کافی نبودند؛ چراکه این کتابها حاوی اطلاعات بسیار اندکی بودند. علاوه بر این اندازه و وزنشان نیز مناسب بچهها نبود و ساختنشان هم فرایند وقت گیر و هزینه بری بود. به همین دلیل بریل به دنبال ساخت یک سیستم خواندن و نوشتنی بود که افراد نابینا بتوانند مانند دیگران به کتب و منابع مختلف دسترسی داشته باشند. به گفته خود او:
امکان برقراری ارتباط در حقیقت به معنی دسترسی به دانش است. ما اگر نمیخواهیم از سوی دیگران تحقیر یا کوچک شمرده شویم، باید به دانش دسترسی داشته باشیم. ما احتیاجی به ترحم دیگران نداریم، لازم نیست به ما یادآوری کنید چقدر آسیبپذیر هستیم. باید با ما مانند دیگر افراد جامعه به شکل برابر رفتار شود. تنها راهی که میتوانیم به این مهم دست پیدا کنیم، امکان برقراری ارتباط است.
در سال 1821 سیستم شب نوشتار باربیر در آن زمان تقریبا فراموش شده بود؛ ولی برخی مانند دکتر الکساندر فرانسوا رنه پینیر، یکی از مدرسین مدرسه بریل، بر این باور بودند که این سیستم میتواند کمک زیادی به افراد نابینا کند. به همین دلیل او از چارلز باربیر دعوت کرد تا به مدرسه بیاید و برای بچهها سخنرانی کند. با این همه سیستم باربیر حتی برای نابینایان نیز بیش از حد پیچیده بود.
این سیستم نظر لویی را به خود جلب کرد و سبب شد او کار برای بهبود آن را شروع کند. از نظر او این سیستم دو ایراد عمده داشت. این سیستم تنها صدای حروف را شامل میشد و فاقد دستور خط بود. دوم اینکه انگشت یک انسان آنقدر بزرگ نبود که بتواند با یک حرکت تمامی 12 نقطه را لمس کند؛ در نتیجه نمیشد به سرعت از یک حرف به حرف دیگر رفت.
بریل برای بهبود سیستم باربیر، به جای 12 نقطه در هر سلول از 6 نقطه استفاده کرد و برای هر کدام از حروف الفبا نیز یک الگو مشخص کرد. در ابتدا خط بریل ترجمه حرف به حرف دستور خط زبان فرانسه بود، ولی خیلی زود مخففها، کلمات اختصار و حتی واژهنگاشتها نیز به آن افزوده شد. بریل در سال 1824 سیستم خود را کامل کرد و آن را به دکتر الکساندر نشان داد. دکتر الکساندر به شدت تحت تاثیر سیستمی که بریل در سن 15 سالگی ساخته بود قرار گرفت و از دیگر دانشآموزان هم خواست از سیستم بریل استفاده کنند.
اما در آن زمان مدیر مدرسه یعنی والنتین اوی که در سال 1822 درگذشته بود دیگر در مدرسه حضور نداشت و جانشینان او هم هیچ علاقهای به تغییر سیستم آموزشی مدرسه نداشته و با آن مخالفت میکردند. آنها دکتر الکساندر را به دلیل اینکه کتاب تاریخچه فرانسه را به زبان بریل ترجمه و چاپ کرده و در اختیار بچهها گذاشته بود از کار برکنار کردند.
با این وجود مخترع خط بریل چند سال پس از آن به عنوان معلم در مدرسه مشغول به کار شد و سیستم خود را به دانشآموزانش یاد میداد. در سال 1834 نیز از لویی دعوت شد تا با شرکت در نمایشگاهی در پاریس بریل را به نمایش بگذارد. در آن زمان روز به روز به محبوبیت خط بریل افزوده میشد و خود بریل نیز با چاپ کتابی نحوه استفاده از خط خود را توضیح داده بود.
با تمام اینها مدیران مدرسه همچنان حاضر نبودند رسما از این سیستم استفاده کنند. در سال 1846 یک مدرسه مخصوص نابینایان در آمستردام اولین مدرسهای بود که از خط بریل برای آموزش دانشآموزان استفاده کرد و مدرسه خود بریل نیز در نهایت در سال 1854، دو سال پس از مرگ لویی بریل و با اصرار دانشآموزان سیستم او را مورد استفاده قرار داد.
در سالهای پس از آن خط بریل به زبانهای دیگری نیز ترجمه شد؛ به خصوص زبان انگلیسی. خط بریل انگلیسی که امروزه مورد استفاده قرار میگیرد در سال 1905 تکمیل شد و با نام خط بریل انگلیسی یا بریل درجه-2 در دسترس قرار دارد. خط بریل انگلیسی علاوه بر بریتانیا، در سال 1860 در مدرسه نابینایان میسوری در آمریکا هم به عنوان سیستم پایه برای آموزش دانشآموزان نابینا مورد استفاده قرار گرفت.
این مدرسه تا سال 1319 به 45 دانشآموز خط بریل فارسی را آموزش داد؛ اما با آغاز جنگ جهانی دوم، دولت ایران تصمیم گرفت تمامی شهروندان آلمان را از ایران اخراج کند و در نتیجه کریستوفل مدرسه را ترک و از ایران رفت. پس از بهبود روابط ایران و آلمان، کریستوفل به دلیل علاقه فراوانی که به ایران داشت دوباره به تبریز بازگشت و کار خود را از سر گرفت.
او به دلایل نامعلوم بین سالهای 1310 تا 1320 از تبریز به اصفهان رفت و مدرسه را نیز به آنجا منتقل کرد. او در آنجا با همکاری یکی از دبیران به نام علی اکبر کابلی بسیاری از متون درسی را به خط بریل فارسی ترجمه کرد. آنها توانستند برخی علائم فارسی را نیز به خط بریل اضافه کرده و به اندازه قابل توجهی خط بریل فارسی را توسعه دهند. اما در طول سالهای جنگ جهانی دوم با سلطه متفقین در ایران، کشیش کریستوفل به بهانه همکاری با رژیم نازی بازداشت و حدود 4 سال در اردوگاه اسرای جنگی زندانی شد.
با اثبات بیگناهی او، کریستوفل به آلمان رفت؛ ولی باز هم نتوانست از ایران دور بماند و در سال 1330 به ایران و آموزشگاه خود در اصفهان برگشت. او در نهایت در سال 1333 درگذشت و در آرامگاه ارامنه اصفهان به خاک سپرده شد.
با وجود تمام تلاشهای کشیش کریستوفل، خط بریل تا چند دهه بعد از آن به طور کامل فراگیر نشده بود و خانوادههای ایرانی استقبال چندانی از آن نمیکردند. گفته میشود دلیل این امر آموزش خط بریل فارسی توسط مبلغین مذهبی اروپایی و مسیحی بوده و به همین دلیل خانوادهها تمایل چندانی به آموزش خط بریل فارسی به فرزندانشان نداشتند؛ به خصوص از آنجایی که خط بریل در ایران تا سال 1331 به نام خط کلیسا یا خط کریستوفل شناخته میشده است.
در سال 1330 در کنفرانس جهانی یونسکو در پاریس هر کشور موظف شد به آموزش خط بریل در کشور خود بپردازد. در ایران نیز وزارت آموزش و پرورش، نه سال پس از کنفرانس یونسکو در نهایت در سال 1339 خط بریل فارسی را رسما جزو برنامههای آموزشی خود قرار داد و مدارس موظف به آموزش خط بریل در ایران شدند.
خط بریل از زمانی که توسط یک نوجوان 15 ساله ابداع شد تا به امروز، روشنیبخش زندگی میلیونها نفر که با اختلالات بینایی زندگی میکنند بوده است. آنها هر روز برای انجام کارهای روزمره از اختراع بریل بهره میبرند. خط بریل که ابتدا به زبان فرانسه در دسترس بود، در حال حاضر به زبانهای مختلفی در سرتاسر جهان ترجمه شده و به افراد نابینا در تحصیل و کار کمک بسیار زیادی میکند. شکی وجود ندارد که اگر لویی امروز نتیجه اختراع خود را میدید، بیاندازه به آن افتخار میکرد.
خط بریل در ایران
خط بریل فارسی توسط یک کشیش آلمانی به نام یاکوب کریستوفل و در سال 1300 ابداع شد. او از ترکیه وارد ایران شد و در شهر تبریز کار خود را با تدریس 5 دانشآموز آغاز کرد. کریستوفل در ادامه و در سال 1304 توانست مجوز تاسیس اولین مدرسه نابینایان ایران را کسب کند و به طور رسمی به آموزش خط بریل در ایران بپردازد.