حدود یک قرن پیش بر اثر شیوع آنفولانزا بخش بزرگی از ایرانیان و مردم دنیا جان خود را از دست دادند. در این مقاله به مقایسه کرونا و آنفولانزای 1918 و درسهای تاریخی نهفته در آن میپردازیم.
در سال 1918 هنوز دنیا از بند جنگ جهانی اول رها نشده بود که بلای بزرگ دیگری به نام آنفولانزای اسپانیایی همه جا را فراگرفت و بیش از 50 میلیون نفر را کشت. با گذشت یک قرن از این فاجعه کم کم شاهد پاک شدن خاطره آن از اذهان عمومی بشر بودهایم. اما هرچه ویروس جدید کرونا بیشتر شیوع پیدا میکند، متخصصان بیشتری با مقایسه کرونا و آنفولانزای 1918 سعی در استفاده از تجارب گذشته برای حل بحران کنونی دارند. در این مقاله خواهیم دید که مقایسه کرونا با آنفولانزای 1918 چه درسهای ارزشمندی به ما میآموزد. با پلازا همراه باشید.
آنچه در ادامه میخوانید:
آنفولانزای 1918 چیست؟
شیوع آنفولانزای 1918 یا آنفولانزای اسپانیایی یک همهگیری مرگبار آنفولانزا بود که حدود 36 ماه (1918 تا 1920) ادامه داشت. این ویروس 500 میلیون نفر را در دنیا به خود مبتلا کرد و بنابر برخی آمار پنجاه تا صد میلیون نفر را کشت. آمار مرگ و میر آنفولانزای 1918 در ایران نیز بسیار بالا بود. تخمین زده شده که حدود 8 تا 22 درصد جمعیت ایران (حدود نهصد هزار تا دو میلیون و چهارصد هزار نفر) بر اثر آن جان خود را از دست دادهاند.
آنفولانزای 1918 همزمان با اواخر جنگ جهانی اول شیوع یافت. در ابتدا دولتهای درگیر در جنگ همچون آلمان، بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده، با هدف حفظ روحیه مردم، با سانسور گزارشهای اولیه این ویروس را کم اهمیت جلوه دادند. اما در اسپانیای بیطرف روزنامهها برای گزارش درباره اخبار شیوع آنفولانزا از جمله بیماری شدید پادشاه اسپانیا آزاد بودند. بدین ترتیب یک تصور اشتباه پیرامون اینکه اسپانیا شدیدترین شیوع آنفولانزا را دارد شکل گرفت و به تدریج نام آنفولانزای اسپانیایی بر سر زبانها افتاد. دادههای تاریخی موجود برای تشخیص منشا این بیماری کافی نیست و نظرات متفاوتی در این باره وجود دارد.
حالا که پس از یکصد سال دوباره شاهد شیوع یک ویروس دیگر هستیم، نگاهی به گذشته و تجربیات مربوط به آنفولانزای 1918 میتواند ما را در مقابله با ویروس کرونای جدید یاری کند.
مقایسه کرونا و آنفولانزای 1918
از برخی جوانب، مقایسه یک فاجعه در اوایل قرن بیستم با دنیای بسیار متفاوت و مدرن کنونی که گرفتار کرونا شده، چندان راهگشا نیست. به عنوان نمونه 100 سال پیش خطوط هوایی گسترده کنونی در دنیا وجود نداشت. همچنین امکانات درمانی کنونی برای مقابله با یک بیماری ویروسی همهگیر در دسترس نبود و دانش پزشکی، ده سال بعد کشف کرد که عامل آنفولانزای اسپانیایی یک ویروس بوده است.
اما مقایسه کرونا و آنفولانزای 1918 از نظر تمهیدات دولتها و دیگر سازمانها برای مقابله با گسترش بیماری کاملا امکان پذیر است. این سیاستها را میتوان همان فاصله گذاری اجتماعی که این روزها میشنویم در نظر گرفت. بستن مدارس و مراکز فرهنگی یا قرنطینه کردن شهرها نمونههایی از این سیاستها است. با نگاهی به چگونگی گسترش آنفولانزای 1918 در شهرهای مختلف، میتوان تاثیر سیاستهای مختلف مسئولان در برخورد با بیماریهای واگیردار را مورد سنجش و قضاوت قرار داد. در ادامه به مقایسه کرونا با آنفولانزای 1918 میپردازیم.
اهمیت اجرای سریع فاصله گذاری اجتماعی
یک مثال کلاسیک از تاثیر شگرف سیاستهای مسئولان در برخورد با بیماریهای همه گیر، مقایسه دو شهر فیلادلفیا و سنت لوئیس آمریکا در همهگیری آنفولانزای 1918 است. در حالی که شهر سنت لوئیس با اجرای سریع طرحهای فاصله گذاری اجتماعی جلوی جهش یکباره بیماری و فشار بیش از حد بر روی مردم و کادر درمانی را گرفت، فیلادلفیا با خودداری از توقف برنامه راهپیمایی مربوط به جنگ جهانی اول، یک سرنوشت بسیار متفاوت برای خود رقم زد و شاهد جهش ناگهانی بیماری بود.
در 28 سپتامبر 1918 (5 مهر 1297) شهر فیلادلفیا علی رغم آنکه از ده روز پیش از آن شاهد شیوع آنفولانزای اسپانیایی بود، یک راهپیمایی با حضور دویست هزار نفر برگزار کرد. تنها چند روز بعد فیلادلفیا با یک جهش شدید در شمار مبتلایان روبرو شد و این در حالی بود که پنج روز بعد از راهپیمایی، مسئولان شهر به اجرای طرحهای فاصله گذاری اجتماعی پرداخته بودند. ولی دیگر دیر شده بود و در نهایت فیلادلفیا یکی از بیشترین تلفات را در میان شهرهای بزرگ آمریکا متحمل شد.
اما سنت لوئیس دو روز پس از مشاهده اولین مورد بیماری، بیشتر مراکز شهر را تعطیل کرد. در نتیجه این اقدامات سریع، اهالی شهر تا حد زیادی از خشم آنفولانزای 1918 در امان نگاه داشته شدند. یک تحقیق دیگر درباره 43 شهر آمریکا نشان میدهد که تصمیم سریع برای فاصله گذاری اجتماعی در مقابله با آنفولانزای 1918 بسیار موثر بوده و از افزایش ناگهانی تلفات جلوگیری کرده است.
حداکثر (پیک) آمار تلفات روزانه آنفولانزای اسپانیایی در شهرهایی که از ابتدا فاصله گذاری اجتماعی را اجرا کردند به طور کلی پایینتر بوده است. همچنین در شهرهایی که سریع اقدام شده است، آمار تلفات کلی نیز کمتر بوده است. پایین آوردن پیک آمار روزانه احتمالا باعث عدم فشار بیش از حد بر روی سیستم درمانی شده و آنها را قادر ساخته تا مراقبت بهتری از بیماران داشته باشند. وضعیتی که کرونا در بسیاری از کشورها همچون ایتالیا به وجود آورد نشان داد که حتی سیستمهای درمانی قدرتمند نیز میتوانند در مقابل سیل ناگهانی بیماران با کمبود مواجه شوند. این مسئله کادر درمانی را مجبور میکند برای اینکه چه کسی مورد مراقبت قرار گیرد و چه کسی نگیرد، تصمیمات ناخوشایندی اتخاذ کنند.
خودداری از برداشتن زودهنگام محدودیتها
اقدام سریع برای فاصله گذاری اجتماعی لازم است، اما کافی نیست. در دوران همه گیری آنفولانزای 1918 برخی شهرها به گمان از بین رفتن خطر، محدودیتها را برداشتند، اما با موج جدیدی از بیماری روبرو شدند که فاجعه بار بود. مقایسه کرونا و آنفولانزای 1918 از این جنبه نیز بسیار درس آموز است. پیشتر اشاره شد که سنت لوئیس در اقدامی خردمندانه مدارس و مراکز عمومی را به موقع تعطیل کرد. همین شهر پس از مدتی این مراکز را بازگشایی کرد؛ زیرا به نظر میرسید خطر به پایان رسیده است. اما چیزی از بازگشایی مراکز عمومی نگذشت که آنفولانزا به شهر بازگشت. دنور و سنت لوئیس دو شهری بودند که به خاطر برداشتن زودهنگام محدودیتها دچار جهش در آمار آنفولانزا شدند. هیچ شهر آمریکا که محدودیتها را تا آخر ادامه داد دچار موج جدیدی از بیماری نشد.
هر ویروس افراد متفاوتی را هدف قرار میدهد
پزشکان آنفولانزای اسپانیایی را بزرگترین کشتار در تاریخ مینامند. هرچند تلفات این بیماری بسیار زیاد بود، اما مسئله عجیبتر این بود که بسیاری از قربانیان افراد جوان و سالم بودند. در واقع پیک قربانیان آنفولانزای 1918 افراد 28 ساله بود! به طور معمول افراد سالم بهتر میتوانند انواع مختلف آنفولانزا را تحمل کنند؛ اما در مورد آنفولانزای 1918 سیستم ایمنی افراد سالم قربانی واکنش بیش از حد شدید سیستم ایمنی قوی خود میشدند. این واکنش شدید که با عنوان طوفان سیتوکین شناخته میشود، احتمالا عامل آمار بالای مرگ جوانان بر اثر آنفولانزای 1918 بوده است. گفته میشود سیستم ایمنی بیش از حد قوی میتواند یکی از عوامل دخیل در مرگ افراد جوان بر اثر کرونا نیز باشد.
بازار داغ داروهای اثبات نشده
درست است که در 102 سال گذشته جهان شاهد پیشرفتهای پزشکی و دارویی شگرفی بوده است، اما مقایسه کرونا و آنفولانزای 1918 نشان میدهد هر دو با نبود واکسن و دارو روبرو بودهاند. در سال 1918 مواردی چون داروهای تازه ساخت، روغنها و داروهای گیاهی برای مقابله با آنفولانزای اسپانیایی استفاده میشد. به دلیل عدم اطلاع از نحوه عملکرد این داروها، شیوههای درمانی بسیار غیرعلمیتر از روشهای معاینه و تشخیص بود.
در سال 2020 نیز بازار شایعه پیرامون درمان کرونا بسیار داغ است که عدم پیروی از آنها بسیار مهم است. فرایند تولید واکسن و دارو برای یک بیماری معمولا بسیار پیچیده و زمانبر است و پیش از عرضه باید عوارض آن بر روی افراد سنجیده شود. بنابراین نباید داروها یا موادی که به عنوان راهی برای درمان کرونا مطرح میشوند را به صورت سرخود مصرف کرد.
بهداشت عمومی بهترین دفاع است
آنفولانزای اسپانیایی در حالی شیوع یافت که جهان در حال بیرون آمدن از یک جنگ جهانی بود و سرمایههای عمومی صرف بودجههای نظامی میشد. ایده بهداشت عمومی هنوز در مراحل ابتدایی خود بود و در بسیاری از مناطق تنها افراد ثروتمند و طبقه متوسط میتوانستند هزینه ویزیت دکتر را بپردازند. آنفولانزای 1918 جان افراد زیادی را در مناطق فقیرنشین که از تغذیه و بهداشت عمومی مناسب بیبهره بودند گرفت. سیستم ایمنی بسیاری از این افراد به علت بیماریهای مزمن از قبل ضعیف شده بود.
با شیوع آنفولانزای 1918 به ناگاه توسعه بهداشت عمومی مورد توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفت. درمان فرد به فرد افراد در چنین شرایطی چاره ساز نبود و دولتها باید برای مقابله سازمان یافته، قرنطینه مناطق آلوده و فاصله گذاری اجتماعی آماده میبودند. سیستم بهداشت عمومی که امروزه در دنیا شاهد اقدامات آن در مقابله با انتشار کرونا هستیم، یکی از مهمترین اثرات آنفولانزای 1918 است.
مطالعه تاریخ همواره میتواند در حل بحرانهای امروز راهگشا باشد. مقایسه کرونا و آنفولانزای 1918 یک نمونه بارز اهمیت درسگیری از تاریخ است. هرچند پیشرفت فناوری زندگی ما را نسبت به یک قرن پیش دگرگون کرده است، اما راههای انتشار فرد به فرد ویروسها تغییر نکرده است. فاصله گذاری اجتماعی به موقع در سال 2020 همان اهمیت حیاتی را دارد که در قرون گذشته داشته است. نظر شما درباره مقایسه آنفولانزای اسپانیایی با کرونا چیست؟