فشردن قلب کسی تا حدی که اشک در چشمانش جاری کنید کار آسانی نیست, مخصوصاً که ابزار کارتان بازی های ویدیویی باشد. اگرچه باید گفت بعضی بازی ها موفق شدند از پس این کار بیایند. در این لیست قصد داریم مروری داشته باشیم بر 10 لحظه برتر احساسی در بازی های ویدیویی که اشک هر مردی را می ریزد و باعث می شود کنترلر را برای لحظه ای پایین بگذارید و چشمی تر کنید. لابد اگر گیمر نباشید با خودتان می گویید: «مرد که گریه نمیکنه!!! این سوسول بازیا چیه», اما خب جوابش در همان ابتدا مشخص است شما گیمر نیستید و نمی توانید با لحظات دراماتیکی که دل گولاخ ترین مردها را می لرزاند ارتباط برقرار کنید. پس اگر این طور است بهتر است بیخیال این مطلب شوید و صفحه مرورگر را عوض کنید, اگر هم که هنوز دارید مطلب را می خوانید, پس خودی هستید و اهل دل و بهتر است بیشتر از این منتظرتان نگذارم, این شما واین 10 لحظه برتر احساسی در بازی هایی ویدیویی. راستی یادم رفت بگویم که خطر شدید اسپویل وجود دارد پس اگر برنامه دارید بعضی از این بازی ها را در آینده بازی کنید بهتر است کمی حواستان را جمع کنید.
# 10: وداع Lee و Clem
(The Walking Dead (2012
پنج اپیزود از تلاش برای بقا و مبارزه با غیر انسانی ترین رفتار ها و گله های نامتناهی از واکرها و در نهایت هیچ. در آخرین قسمت از فصل یک بازی The Walking Dead فرقی نمی کند Lee چه تصمیمی بگیرد یا حتی Clementine که مثل یک پدر دوستش دارد با تیر به درد هایش پایان دهد یا رهایش کند, در هر صورت Lee می میرد و Clem تنها می ماند. و تنها یادگارش از Lee یک جمله است: موهاتو کوتاه نگه دار !!!
# 9: مکیده شدن مغز Eli
(Half-Life 2: Episode Two (2007
یک عمر Half-Life بازی کردن و آخرش این؟؟؟ بعد از اتمام اولین نسخه از Half-Life در سال 1998 شش سال طول کشید تا شاهد Half-Life 2 باشیم و سه سال بعدش Half-Life 2: Episode Two را بازی کردیم. اما انتظار نداشتیم بازی اینگونه به پایان برسد. آخرین چیزی که قبل از سیاه شدن دنیای اطرافتان می بینید سوراخ شدن کله دوست صمیمی تان و مکیده شدن مغزش توسط یک موجود فضایی می باشد تا مثل من در انتظار Half-Life 3 به درب استودیو Valve دخیل ببندید.
# 8: مرگ احتمالی Agro
(Shadow of the Colossus (2005
این روزها که به خودی خود بحث Shadow of the Colossus داغ است ولی از طرفی کمتر 10 برتری است که Shadow of the Colossus درونش نباشد. اسب با وفایتان تنها دوستتان در دنیای بزرگ و غریب بازی است و انصافاً حضور پر رنگی برای شکست 15 غول بازی داشته اما وقتی برای رساندن شما به شانزدهمین و آخرین Colossi جانش را فدا می کند و با رد کردن شما از پل سنگی خودش به پایین سقوط می کند کمتر چشمی است که خیس نشود. شماره هشت 10 لحظه برتر احساسی مربوط به یکی از نجیب ترین اسب ها در دنیای بازی است.
# 7: حرکت انتهاری Dom
(Gears of War 2 (2008
در انتخاب شماره هفت با خودم خیلی کلنجار رفتم. کلاً داستان Dom, رفیق شفیق آقای مارکوس خان فنیکس داستانی تراژیک است. از لحظه ای که در قسمت اول خودش را به خطر می اندازد تا Marcus را از سلولش آزاد کند می دانیم که غمی در چشمان Dom پنهان است فقط باید منتظر قسمت دوم باشید تا دلیلش را بفهمیم. Dom پس از جست و جوی فراوان همسرش را پیدا می کند اما تا در آغوشش می گیرد تمامی عشق و انگیزه اش همراه با خاکستر همسرش در باد رها می شود. وقتی با پیشرقته ترین ابزار و بزرگترین بازوها Dom را در هم شکسته می بینید نمی توانید گریه نکنید اما متأثر کننده تر از آن لحظه است که Dom در قسمت سوم بازی برای نجات هم تیمی هایش کامیون حاوی مواد منفجره را به سمت گله لوکاست ها می راند و خودش در انفجار جان می بازد. فریاد Marcus Fenix و آهنگ فوق العاده زیبای Mad World از Micheal Andrew به عنوان موسیقی متن این سکانس دل سنگ را آب می کند.
# 6: مرگ Soap
Call of Duty: Modern Warfare 3
گویا اشک آدمی فقط با مرگ دیگری سرازیر می شود. فرنچایز COD اصولاً بیشتر نام و آوازه اش را به خاطر تمرکز روی بخش چند نفره آنلاینش از دست داده اما کی فکرش را می کرد که بخش کمپین بازی تک نفره این قدر خوب باشد. به شخصه Modern Warfare 3 را از تمامی شماره های این سری بیشتر دوست دارم. قبول ندارید؟ فقط سکانس جان دادن (Soap (John Mactavish در دست های کاپیتان Price را به یاد بیارید تا قانع شوید جایگاه ششم از 10 لحظه برتر احساسی مختص به این سرباز بریتانیایی است.
# 5: Cortana , Chief را رها می کند
(Halo 4 (2012
شاید باور عشق به یک AI (هوش مصنوعی) کمی سخت باشد, اما لحظه ای که Master Chief روبروی هولوگرام Cortana برای آخرین بار می ایستد باورش می کنید. فداکاری Cortana برای کمک به Chief به قدری تأثیر گذار است که پس از وداعش شما هم همراه Chief در بهتی غمگین فرو می روید.
# 4: جان دادن Sarah در دستان Joel
(The Last of Us (2013
مطئمناً انتظار این مرگ را در چنین فهرستی داشتید. هیچ راهی برای نشان دادن مرگ انسانیت بهتر از تماشای مرگ دختربچه ای معصوم در آغوش پدرش نیست. Joel در اشک خودش و خون دخترش غرق می شود و بخش اول بازی پایان می یابد.
# 3: آخرین ایستادگی John Marston
(Red Dead Redemption (2010
درست موقعی که همه چیز بالاخره تمام می شود و فکر می کنیم که کابوی دوست داشتنیمان خلاصه رنگ آرامش را می بیند متوجه می شویم گذشته هر کس مثل سایه به او چسبیده و راه فرار برای هیچ کس نیست. John که از آینده تراژیکش مطلع است همسر و تنها پسرش را از در پشتی طویله فراری می دهد و در حرکتی مردانه تا آخرین نفسش جلوی بارانی از گلوله های نامردی می ایستد تا جایی که توان ایستادگی پاهایش به اتمام می رسد و این مرگ سرخ را درسومین رتبه در 10 لحظه برتر احساسی قرار می دهند.
# 2: احترام نظامی
(Metal Gear Solid 3: Snake Eater (2004
کشتن Boss الگو و استادتان به اندازه کافی ناراحت کننده بود. اما وقتی متوجه می شویم این شیر زن آنقدر از خود گذشتگی داشته که حاضر شده برای حفاظت از وطنش خودش را به عنوان یک جنایتکار جنگی به همگان معرفی کنند قلبمان می لرزد. لحظه ای که Snake برای ادای احترام کنار قبرش می رود و به سنگ قبر Boss احترام نظامی می گذارد بغض گلویمان را می فشارد.
فداکاری Mordin
(Mass Effect 3 (2012
در تعریف شخصیت Mordin همین قدر بگویم که نمونه بارز یک دانشمند Salarian بود که حاضر شد جانش را برای جبران اشتباهاتش فدا کند. هنگامی که در تلاش برای آزادی نژاد Krogan ها از Genophage (نازایی جنس ماده برای کنترل جمعیت) است ساختمان منفجر شده و Mordin توسط شعله های آتش بلعیده می شود. Krogan ها درمان می شوند اما دانشمند دوست داشتنی ما به شکلی دردناک جانش را از دست می دهد تا با مرگش اولین شماره از 10 لحظه برتر احساسی را به خود اختصاص دهد.
از این که در 10 برتر این هفته با ما همراه بودید متشکریم. توجه داشته باشید 10 برتری که خواندید کاملاً بر اساس سلیقه و تجربه شخصی بوده و شما می توانید نظرات خودتان را با ما در میان بگذارید.