پرونده سینمایی: نگهبانان قهرمان، نه پهلوان!

فیلم نگهبانان / Watchmen
  • twiter
  • linked-in
  • whatsapp

شماره دوم پرونده سینمایی پلازا به فیلم «نگهبانان» یا Watchmen محصول سال 2009 اختصاص دارد. یک فیلم ابرقهرمانی تاریک از زک اسنایدر، که یکی از پیچیده‌ترین داستان‌های مصور کمپانی DC را به مدیوم سینما آورد.

فیلم ابرقهرمانی «نگهبانان» یا Watchmen در سال 2009 اکران شد. این فیلم بر اساس داستان‌های مصوری به همین نام که طی سال‌های 1986 تا 1987 بوسیله دی‌سی کامیکس منتشر شدند، ساخته شده است. Watchmen که نگاهی هجوآمیز به ژانر ابرقهرمانی دارد و با برداشتی دیستوپیایی، روایتگر یک دوره تاریخی غیرواقعی در سال 1985 و در بحبوحه جنگ سرد میان ایالات متحده و جماهیر شوروی است، ماجرای گروهی از ابرقهرمانان فراموش شده را روایت می‌کند که قصد دارند راز قتل یکی از همکاران‌‌شان را کشف کنند.

لارنس گوردون، تهیه کننده فیلم، پروژه ساخت یک نسخه لایو اکشن از داستان مصور Watchmen را از سال 1987 تا 2005 دنبال کرد. قرار بود این فیلم با مشارکت کمپانی فاکس قرن بیستم و برادران وارنر ساخته شود، اما تری گیلیام، کارگردان پروژه، در نهایت اعلام کرد که ساخت فیلم از روی کمیک پیچیده‌ای مثل Watchmen غیرممکن است. این پروژه چندبار دیگر کلید خورد و کنسل شد و در این بین، افرادی چون دیوید هیتر (صداپیشه معروف «سالید اسنیک» در بازی Metal Gear) به‌عنوان نویسنده و زک اسنایدر به عنوان کارگردان به پروسه تولید فیلم ملحق شدند تا اینکه فیلمبرداری Watchmen در سپتامبر 2007 در ونکوور کانادا آغاز شد. اسنایدر برخلاف فیلم قبلی‌اش 300، این‌بار فقط از پرده سبز استفاده نکرد و تصمیم گرفت تا فیلم جدیدش را با فیلمبرداری از صحنه‌های واقعی بسازد.

به هر ترتیب نگهبانان در سال 2009 با واکنش‌های ضد و نقیض از جانب منتقدین و مخاطبان اکران شد. عده‌ای فیلم را به‌خاطر برداشت سیاه و بی‌مانندش از ژانر سوپرهیرویی، بازی بازیگرها و همچنین جلوه‌های ویژه‌اش ستودند و در مقابل، سایرین دقیقا به همین دلایل، بعلاوه درجه سنی بزرگسال فیلم، طولانی بودن زمان آن و پیچیدگی بیش از اندازه روایت، به فیلم زک اسنایدر تاختند و از آن ایراد گرفتند.

در ادامه با ما همراه باشید تا نگاهی کامل‌تر به Watchmen بیندازیم. لازم به گفتن است که شاید در بخشی از محتوای این پرونده، قسمتی از داستان فیلم بازگو شود؛ پس اگر هنوز Watchmen را ندیده‌اید می‌توانید از خواندن ادامه پرونده صرف نظر کنید.

 

فیلم نگهبانان / Watchmen

 

فیلم نگهبانان / Watchmen زک اسنایدر

درباره کارگردان:

زک اسنایدر نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده امریکایی، سال 1966 در گرین بای ایالت ویسکانسین متولد شد. مادرش مارشا منلی، نقاش و معلم عکاسی در کالج و پدرش، چارلز اد اسنایدر، یک کارگزار اجرایی کار بود. اسنایدر یک سال پس از دبیرستان در دانشکده هنرهای زیبا هیثرلی در انگلستان نقاشی آموخت، و همزمان تجربیاتی در فیلمسازی بدست آورد. پس از آن، در کالج هنر پاسادنای کالیفرنیا به تحصیل در رشته طراحی ادامه داد.

او فیلمسازی حرفه‌ای را با بازسازی فیلم ترسناک Dawn of the Dead در سال 2004 شروع کرد و با فیلم اکشن جنگی فانتزی 300 در سال 2006 در جدول باکس آفیس به جایگاه بالایی دست یافت. البته بخش اعظمی از این موفقیت را مدیون فرانک میلر و کمیک مینی سریال Dark Horse بود. بعد از این تجربه خوشایند بود که استودیوی برادران وارنر با اطمینان پروژه Watchmen را به او سپرد. فیلم در تاریخ 6 مارس 2009 اکران شد و 185 میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد. این اولین تجربه او با مجموعه کمیک نگهبانان بود. «افسانه جغدها»، فیلم انیمیشن بعدی اسنایدر در سپتامبر 2010 منتشر شد که به موفقیت زیادی دست نیافت.

اسنایدر تولید و نگارش فیلمنامه «ساکر پانچ» را به عنوان پروژه بعدی پی گرفت. این فیلم بر اساس یک اسکریپت با همکاری استیو شیبویا نوشته شد. فیلم در مورد یک زن جوان در یک بیمارستان روانی و مصیبت‌های اوست. در 2013، اسنایدر بتمن و سوپرمن را روی صفحه نمایش در برابر هم قرار داد. «جاستیس لیگ» پروژه بعدی اسنایدر در سال 2016 اکران شد که ادامه همکاری او با کمپانی DC بود. اسنایدر در حال حاضر مشغول نوشتن فیلمنامه‌ای بر اساس رمان The Fountainhead by Ayn Rand است که اتفاقات آن در سال 1943 می‌گذرد.

 

فیلم نگهبانان / Watchmen

درباره فیلم:

جنگ سرد را می‌توان زمین حاصلخیزی برای مدیوم‌‌های رسانه‌ای دانست. هر بذری که درونش کاشته شود، با کمی رسیدگی و مواد لازم به میوه‌ای گزنده اما خوش‌طعم بدل می‌شود. The Good Shepherd و Tinker Tailor Soldier Spy و بازی‌های ویدیویی چون Fallout و Call of Duty Black Ops توانستند روایتی چفت‌و‌بست‌دار و در عین حال جذاب در مورد توطئه، وحشت و جنگ اتمی به مخاطب ارائه دهند. کمیک‌های ابرقهرمانی به دلیل محبوبیتی که نزد عموم داشتند همیشه بهترین سرنگ برای تزریق و تحمیل سیاست‌های جمهوری خواهانه و ضد کمونیستی-فاشیستی آمریکا محسوب می‌شدند. کاپیتان آمریکایی که به هیتلر اردنگی می‌زند و سوپرمنی که مسیر راکت اتمی شوروی را با دست خالی تغییر می‌دهد، حس ناسیونالیستی و تا حدودی نژادپرستانه آمریکایی‌ها را بر می‌انگیخت. البته جنگ سرد فقط  محدود به حمله به ویتنام و تهدید اتمی شوروی نمی‌شود و از دهه 50 تا اوایل 90 ادامه داشت و فقط در همان 10-15 سال ابتدایی و قبل از ریاست جمهوری ریچارد نیکسون بود که پروپاگاندای سیاسی دولت جواب می‌داد و پس از آن مردم نه جنگ و وحشت می‌خواستند، نه ابرقهرمانانی که برایشان سینه سپر کنند.

DC نمی‌خواست باور کند که تاریخ مصرف قهرمانانش تمام شده و دوست نداشت که افول آن‌ها را ببیند، اما از طرفی به عینه می‌دید که دوران قهرمانی و جوانمردی سر آمده است. به این ترتیب دنیایی موازی با بتمن و سوپرمنش خلق کرد تا بتواند ضدقهرمانان بال سوخته‌اش را به همان طریقی که مناسب می‌دید و شرایط جامعه می‌طلبید، ترسیم کند. نتیجه این تلاش کمیک Watchmen (نگهبانان) در سال 1986 به قلم آلن مور بود. با عمر کوتاهی که کمیک داشت، به سرعت از خاطر عموم پاک و زیر صدهای کتاب رنگارنگ دیگر به باد فراموشی سپرده شد. پس از شکل گیری DC Vertigo و کمیک‌های تلخ‌تر، موج جدیدی از قهرمانان سیاه پا به دنیای سینما گذاشتند. زک اسنایدر هم که پس از فیلم پرحاشیه 300 برای خودش اسم و رسمی در کرده بود، بستری می‌خواست تا بتواند جلوه‌های بصری پاپ کورنیش را با مضامینی درگیر کننده‌تر به خورد مخاطب بدهد. حالا که Constantine و V For Vendetta اینقدر محبوب بودند، چه گزینه‌ای بهتر از Watchmen؟

Watchmen داستان گروهی از ابرقهرمانان در امریکایی دیستوپیایی را روایت می‌کند که به درخواست دولت و مردم  لباس و ماسک قهرمانی‌شان را روی چوب رختی آویزان کرده و زندگی معمولی را سر گرفته‌اند. آمریکا و نیکسون پس از جنگ ویتنام وجود ابرقهرمانانش را غیر ملزوم می‌داند و هرگونه اقدام خودسرانه‌ای از سوی آن‌ها را خلاف قانون اعلام می‌کند. «رورشاک» (یا رورشاخ) که هنوز ماسک از چهره برنکنده، حین تحقیقات قتل «ادوارد بلیک» متوجه می‌شود که او همان «کمدین» است، بنابراین با نگرش جامعه ستیزانه خودش متصور می‌شود که کسی قصد از میان برداشتن ابرقهرمانان بازنشسته را دارد. رورشاک به تمام هم‌قطاران گذشته‌اش از جمله «نایت آول»، «دکتر منهتن» و معشوقه‌اش «ژوپیتر» هشدار می‌دهد. دکتر منهتن که عده‌ای از مردم او را خدای روی زمین می‌دانند رورشاک را نادیده می‌گیرد و نایت آول که کمی به قضیه مشکوک است با صحبت‌های «آزیمندیس» (باهوش‌ترین ابرقهرمان دنیا که به میلیارد تبدیل شده)، ماجرا را فراموش می‌کند.

ژوپیتر که پس از مدتی منهتن را کالبدی بی‌روح و احساس می‌یابد، تصمیم به ترک او می‌گیرد تا با نایت آول زندگی جدیدی آغاز کند. از طرفی رورشاک که به حقیقت پشت قضایای قتل ابرقهرمانان نزدیک شده، حین فعالیت‌هایش (ضد قهرمانی) دستگیر و هویتش برای دنیا فاش می‌شود. نایت آول که خودش هم به قضیه قتل ادوادر بلیک مشکوک است یک بار دیگر لباس جغد شب را به تن کرده و با کمک ژوپیتر، او را از زندان آزاد می‌کند. نایت آول و رورشاک یک بار برای همیشه وارد تحقیقات قتل بلیک شده و در نهایت متوجه می‌شوند که آزیمندیس پشت این قضایا بوده و تمام مدت آن‌ها را بازی داده است.

تمام داستان طی دفترچه خاطرات رورشاک به مخاطب منتقل می‌شود. با این حال سناریوی فیلم اصلاً تک‌وجهی نیست. با حدود 3 ساعت و نیم زمان برای نمایش، بیننده با پس‌زمینه و مشکلاتی که هر کدام از شخصیت‌ها درگیرش هستند، ارتباط برقرار می‌کند. نایت آول که مثل بتمن همیشه ضد آشوب و بی‌عدالتی جنگیده، پس از اینکه خودش را یکی از عوامل بی‌عدالتی می‌بینید، با روزهای نیمه‌روشن ابرقهرمانی خداحافظی کرده، زندگیش را مثل یک شهروند منزوی و غم‌زده، تکراری و خالی از هیجان سر می‌کند. شاید اگر تمامی ابرقهرمانان را قاتلانی بالفطره بدانیم که برای ارضای حس سادیستیک (کمدین) یا تخلیه عقده‌های سرخورده‌شان (رورشاک) به مبارزه با بیداد دست می‌زنند، نایت آول تنها کسی است که برای آمریکایی آرمان‌شهری و ایده‌آل مبارزه می‌کند. در سکانسی از فیلم هنگامی که کمدین شورش مردم جنگ‌زده را با خشن‌ترین شکل ممکن پاسخ می‌دهد، نایت آول فریاد می‌کشد که «پس چه بر سر رویای آمریکایی آمده؟» پاسخ کمدین همان شوخی تلخی‌ است که ویترین پرزرق و برق آمریکا سال‌ها است برای مردم دنیا تعریف می‌کند: «رویا به واقعیت پیوسته! درونش زندگی می‌کنی.»

کمدین یک بیمار روانی خون‌پرست است که از آشوب برای کشتار بیشتر لذت می‌برد و ژوپیتر هم به خاطر پدر و مادر ابرقهرمانش غیر از مسیر ابرقهرمانی مسیر دیگری جلوی رویش ندارد. اما ماجرای رورشاک کمی متفاوت است. رورشاک با زبانی ساده و رسا اذعان دارد که قهرمان نیست. نه قهرمانانه زاده شده، نه قهرمانانه زندگی می‌کند و نه مثل یک قهرمان می‌میرد. وقتی پس از ورودش به یک مغازه‌ انگشت سه-چهار نفر را (به بهانه تحقیقات) می‌شکند، می‌‎دانیم برای رسیدن به هدفش این کار را انجام نداده، بلکه فقط محض لذت و ارضای خشم و نفرتش از جامعه بوده است. بچه نحیف و توسری‌خوری که به‌خاطر شغل غیرمشروع مادرش همیشه مورد تحقیر قرار گرفته، قهرمانی در زندگی ندیده تا بخواهد راه و رسمش را بیاموزد. شخصیتی که از زنان بیزار است، عشقی را تجربه نکرده که بخواهد عاشق کسی باشد. انسان‌های خطاکار را می‌کشد چون آن‌ها را عامل به‌وجود آمدن جانورانی مثل خودش می‌داند و معتقد است که لیاقت زنده ماندن را ندارند.

شخصیت‌هایی مثل رورشاک، نایت آول و کمدین ثابت می‌کنند که Watchmen فقط نام یک فیلم ابرقهرمانای را یدک می‌کشد، اما در مورد قهرمانان نیست، بلکه در مورد آدم‌ها است. درمورد آدم‌های زخم‌خورده و خشونت‌طلب و نواقص‌شان؛ در مورد خون‌هایی که بی‌دلیل می‌ریزند و نفرتی که به هم روا می‌دارند. کمتر کسی وجود دارد که از بتمن خوشش نیاید. همه او را دوست دارند حتی با اینکه می‌دانند دست و پاهایی که می‌شکند، برخلاف قانون‌اند. اما Watchmen سیلی محکمی به صورت بیننده است. سیلی که باعث می‌شود سرتان را از دنیای سیاه اما دوست‌داشتنی بتمن بیرون بکشید و معنای واقعی ضدقهرمان را با پوست و گوشتتان حس کنید.

Watchmen یک Batman با طعم تلخ واقعیت است که نه‌تنها از قهرمانانش بیزاریم بلکه از حقیقت تلخ و خنده‌داری که برایمان بازگو می‌کنند، هراس داریم. حقیقتی که بارها در گوشمان نجوا می‌کند: «قهرمانی مرده، چون هرگز زاده نشده است!»

 

فیلم نگهبانان / Watchmen

 

معرفی شخصیت‌ها:

در ادامه با ابرقهرمانان Watchmen بیشتر آشنا می‌شویم. اما قبل از آن بهتر است بدانید «مینت من» (Minutemen) نام گروهی از ابرقهرمانان است که قبل از Watchmen شکل گرفتند. گروه در 1939 و عصر طلایی شکل گرفت و در سال 1949 به دلیل اختلاف عقیده عمومی از هم پاشید. اعضای مینت من عبارتند از: هالیس میسون (نایت آول اول)، سالی ژوپیتر (سیلک اسپکتر اول)، نیلسون گاردنر (کاپیتان متروپلیس)، هودد جاستیس، ویلیام بنجامین بریدی (دلار بیل)، بیرون لویس (موت من)، اورسلا زانت (سیلوئت) و ادوارد مورگان بلیک (کمدین). اما بیایید به شخصیت‌های اصلی فیلم بپردازیم:

 

متیو گود / آزیمندیس / فیلم نگهبانان / Watchmen«آدریان وت» ابرقهرمانی بود که شخصیت ابرقهرمانیش را با اقتباس از اسکندر کبیر و نامش یعنی «آزیمندیس» با از روی رامیسس دوم، یکی از فراعنه مصر طراحی کرد. او دبیرستان و کالج را قبل از 18 سالگی به پایان رساند و به این دلیل که دائم مورد اتهام تقلب قرار می‌گرفت، برای پنهان کردن نبوغ بالایش مجبور شد هنر دروغ‌گویی را بیاموزد. آدریان راه اسکندر را در سرتاسر جهان پیش گرفت و در نهایت به آمریکا بازگشت و به یک تاجر موفق تبدیل شد. پس از اووردوز معشوقه‌اش به خاطر استفاده از مواد مخدر، برای انتقام عزمش را جرم می‌کند و پس مدتی به یک ابرقهرمان تبدیل می‌شود.
بیلی کروداپ / دکتر منهتن / فیلم نگهبانان / Watchmenدکتر «جاناتان استرمن» از مبارزان عدالت و یکی از دو شخصیت‌ Watchmen با قدرت‌های فرابشری است. او در ابتدا یک فیزیک‌دان بود که حین آزمایشی به شکل تصادفی مورد تشعشعات تجزیه‌کننده قرار می‌گیرد و به ذرات اتمی تجزیه می‌شود. پس از گذشت چند ماه دوباره به شکل یک موجود آبی درخشان و قدرتمند به زندگی باز می‌گردد و به خدمت دولت ایالات متحده در می‌آید و به دنبال پروژه منهتن (مذاکرات هسته‌ای آمریکا در دوران جنگ سرد در منهتن نیویورک جریان داشت)، دکتر منهتن لقب می‌گیرد.

 

مالین اکرمان / سیلک اسپکتر 2 / فیلم نگهبانان / Watchmen«لارل ژوپیتر» یا «سیلک اسپکتر دوم» دختر «سالی ژوپیتر» است. مادر لاری دوست داشت تا دخترش هم راه او را ادامه دهد. به این ترتیب سیلک اسپکتر به مدت 10 سال با جرم و جنایت جنگید تا این که اقدامات ابرقهرمانی از سوی دولت غیرقانونی اعلام شدند. لاری که راه و رسم مبارزه را نزد مادرش آموخته بود، در سن 16 سالگی همراه با عشق دروان جوانی‌اش به سانفرانسیسکو فرار می‌کند. در فیلم Watchmen لارا به دلیل رابطه‌اش با دکتر منهتن تحت نظارت مقامات دولتی قرار دارد، اما پس از ترک زمین توسط منهتن، دولت او را از منطقه حفاظت شده بیرون می‌کند. لاری که هیچ کسی را ندارد مجبور می‌شود نزد دن (نایت آول) برود و زندگی جدیدی را با وی آغاز کند.
پاتریک ویلسون / نایت آول 2 / فیلم نگهبانان / Watchmen«دنیل دریبرگ» به عنوان دومین «نایت آول» ابرقهرمانی است که از لوازم و متعلقات جغدگونه استفاده می‌کند. پدر دن در دوران کودکی مادرش را کتک می‌زند. دریبرگ به خاطر علاقه زیادی که به نایت آول داشت دستگاه ردیاب روی وسیله نقلیه وی قرار می‌دهد تا مکان او را ردیابی کند. پدر دن حین ضرب و شتم همسرش با سکته قلبی می‌میرد (دن و مادرش علی‌رغم این که می‌توانستند او را به بیمارستان برسانند این کار را انجام ندادند.) هالیس (نایت آول اول) وقتی از ماجرای زندگی دن با خبر می‌شود او را زیر پر و بال خودش می‌گیرد. دن ابتدا به عنوان ساید کیک به نایت آول کمک می‌کند و در آخر خودش به نایت آول مدرن تبدیل می‌شود.

 

جفری دین مورگان / کمدین / فیلم نگهبانان / Watchmen«کمدین» با نام اصلی «ادوارد مورگان» بلیک یکی از شخصیت‌های اصلی مینی سری کمیک‌های Watchmen محسوب می‌شود. کمدین در اصل از کمیک Shield و سپس از روی شخصیت «پیس میکر» کمیک Charlton با المان‌هایی از شخصیت جاسوس «نیک فیوری» از کمیک مارول برگرفته شده است. او معتقد است که انسان‌ها در باطن موجوداتی وحشی هستند و تمدن هرگز نمی‌تواند چیزی بیش از یک نظریه ساختگی باشد. او به همین دلیل تصمیم گرفت تا به پوزخندی به جامعه تبدیل شود و بدون هیچ انگیزه‌ مشخصی، بجنگد و بکشد. کمدین به عنوان تنها ابرقهرمان بین نسلی هم در گروه واچمن و هم در گروه مینت من حضور داشته است.
پاتریک ویلسون / نایت آول 2 / فیلم نگهبانان / Watchmen«رورشاک» کارآگاهی خصوصی با تیپ نوآر است که همیشه ماسکی سفید با طراحی مرکب‌های روانشناختی (رورشاخ) به چهره دارد. پس از اینکه اقدامات خودسرانه ابرقهرامانان غیرقانونی اعلام می‌شود، رورشاک به مبارزه‌اش با جرم و جنایت ادامه می‌دهد و در نهایت جزو فهرست 10 مجرم تحت تعقیب آمریکا قرار می‌گیرد. نام اصلیش «والتر جوزف کواسکس» بود، فرزند فاحشه‌ای پست که حتی اسم پدر پسرش را هم نمی‌دانست. رورشاک دوران کودکی سختی داشت تا اینکه شغلش در یک کارخانه دوزندگی را آغاز می‌کند. پس از اینکه ماجرای قتل «کیتی گینوویس» و بی‌توجی شاهدین قضیه را در روزنامه می‌خواند، با پارچه‌ مخصوصی ماسکش را طراحی می‌کند و تبدیل به یک مبارز عدالت می‌شود و پس از مدتی با نایت آول تیمی ابرقهرمانی تشکیل می‌دهد. در سال 1975 هنگامی که نمی‌تواند دختربچه‌ای را از دست یک کودک آزار روانی نجات دهد، تمام باورهایش را نسب به انسانیت از دست داده و تبدیل به تیغه بی‌رحم عدالت می‌شود.

 

سکانس برگزیده:

فیلم Watchmen از نظر خودم یکی از بهترین‌های ژانر ابرقهرمانی است، اما بهترین بخش‌ را می‌توان پایان‌بندی تکان دهنده‌اش دانست. هنگامی که اعضای تیم به راز قتل‌های مرموز ابرقهرمانان پی می‌برند، بر ضد آزیمندیس متحد می‌شوند، ولی پس از مواجهه با استدلال تلخ اما حقیقی پشت داستان، باید بین بد و بدتر دست به انتخاب بزنند. در سکانسی که دکتر منهتن، آزیمندیس را به زانو در می‌آورد، وی از اسلحه نهایی خودش یعنی ذات تغییرناپذیر بشر استفاده می‌کند. منهتن که علی‌رغم نگاه خداگونه‌اش هنوز اندک ارزشی برای انسان قائل است، با تصمیم آزیمندیس موافقت کرده و ترجیح می‌دهد برای نجات نسل بشر، چندین میلیون نفر را قربانی کند. نکته مهم آخر فیلم روی موردی تکیه دارد که اساس کلی کشورهای کمونیستی-فاشیستی را تشکیل می‌دهد: «دشمن خارجی، اتحاد داخلی.»

 

فیلم نگهبانان / Watchmen

از گوشه و کنار:

  • در صحنه مبارزه آغازین بازی، زمانی که شخصیت کمدین یک لیوان را به سمت دشمنش پرتاب می‌کند، لیوان به شماره‌های روی درب آپارتمان برخورد می‌کند و باعث می‌شود تا عدد «یک» از بین شماره‌ها به پایین بیفتد. به‌ این ترتیب عدد 3001 که شماره آپارتمان بود به 300 تغییر پیدا می‌کند که نام فیلم قبلی زک اسنایدر است.
  • اگر با دقت به فیلم‌هایی که روی یکی از نمایشگرهای آزمندیس پخش می‌شود نگاه کنید، عبارت The 300 Spartans را مشاهده خواهید کرد که اشاره دیگری به فیلم 300 است.
  • در صحنه‌ای از تریلر رسمی فیلم (در زمان 1:33)، درست پس از آنکه رورشاخ فردی را به دیوار می‌کوبد، یک مبارزه دیگر را شاهد هستیم. اگر در همین لحظه ویدیو را نگه دارید خواهید دید که مرد سیاه‌پوش به جای تفنگ، یک بی‌سیم (Walkie-Talkie) در دست دارد. البته این یک اشتباه سهوی نبوده، چون در آن زمان انجمن سینمایی امریکا با نشان دادن اسلحه در تریلر فیلم‌ها روی پرده مخالفت می‌کرد، به همین دلیل زک اسنایدر تصمیم گرفت تا با ادای دین به استیون اسپیلبرگ و فیلم ET، به جای تفنگ از بی‌سیم در آن صحنه استفاده کند.
  • تمام پرچم‌های امریکا در فیلم 51 ستاره دارند، چون در تاریخ خیالی که دنیای فیلم در آن جریان دارد، امریکا در جنگ ویتنام پیروز شده و این کشور نیز به عنوان یکی از ایالت‌های امریکا شناخته می‌شود.
  • در بین تمام نگهبانان، دکتر منهتن و رورشاخ تنها شخصیت‌هایی هستند که هرگز از کلمات زشت استفاده نمی‌کنند.
  • اولین تریلر فیلم که همزمان با فیلم The Dark Knight در سال 2008 نمایش داده شد، بازخوردهای مثبت زیادی را به همراه داشت؛ تا حدی که باعث شد تا کمیک نگهبانان دوباره به فهرست‌ پرفروش‌ترین داستان‌های مصور بازگردد. انتشارات مختلف در آن زمان اعلام کردند که تمام نسخه‌های این کمیک را در سرتاسر امریکا به فروش رسانده‌اند.

 

شناسنامه فیلم:

فیلم نگهبانان / Watchmen

کلام آخر

برای اخبار بیشتر از دنیای فیلم و سریال با پلازا همراه بمانید، شما همچنین می‌توانید در بخش نظرات، دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.

{{farsiNumber(model.mPrc.data && model.mPrc.data.rate)}}
تعداد رای: {{farsiNumber(model.mPrc.data && model.mPrc.data.count)}} نفر
{{farsiNumber(n)}}
دیدگاه شما
captcha
جدول فروش فیلم ها
  • 956.366 میلیارد دلار
    Oppenheimer
    اکران: 21 جولای 2023
  • 571.721 میلیارد دلار
    Wonka
    اکران: 15 دسامبر 2023
  • 423.489 میلیارد دلار
    Aquaman and the Lost Kingdom
    اکران: 22 دسامبر 2023
  • 221.893 میلیارد دلار
    Migration
    اکران: 22 دسامبر 2023
  • 206.185 میلیارد دلار
    Trolls Band Together
    اکران: 17 نوامبر 2023
  • 156.771 میلیارد دلار
    Killers of the Flower Moon
    اکران: 19 اکتبر 2023
  • 151.782 میلیارد دلار
    Anyone But You
    اکران: 22 دسامبر 2023
  • 92.691 میلیارد دلار
    Mean Girls
    اکران: 12 ژانویه 2023
  • 89 میلیارد دلار
    Wish
    اکران: 22 نوامبر 2023
  • 51.6558 میلیارد دلار
    The Boys in the Boat
    اکران: 25 دسامبر 2023
  • 314.343 میلیارد تومان
    فسیل
    اکران: 22 اسفند 1401
  • 248.7 میلیارد تومان
    هتل
    اکران: 05 مهر 1402
  • 77.5419 میلیارد تومان
    شهر هرت
    اکران: 22 تیر 1402
  • 59.6495 میلیارد تومان
    بچه زرنگ
    اکران: 02 شهریور 1402
  • 49.8288 میلیارد تومان
    ویلای ساحلی
    اکران: 23 آبان 1398
  • 49.4606 میلیارد تومان
    هاوایی
    اکران: 13 دی 1402
  • 25.0594 میلیارد تومان
    نارگیل 2
    اکران: 18 مرداد 1402
  • 24.7578 میلیارد تومان
    ورود خروج ممنوع
    اکران: 15 آذر 1402
  • 19.6814 میلیارد تومان
    سه کام حبس
    اکران: 05 اردیبهشت 1402
  • 19.4418 میلیارد تومان
    آهنگ دو نفره
    اکران: 30 فروردین 1402