اگر بخواهیم از فیلمهای در حال اکران یک فیلم متفاوت را معرفی کنیم، قطعا فیلم لیپار همان اثر است که عمدتا نوجوان از تماشای آن لذت زیادی میبرند. این اثر در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و بالاخره در سال ۱۴۰۴ فرصت اکران پیدا کرد. در این مقاله با معرفی و بررسی این فیلم همراه شما میشویم.
جذابیت یک فیلم میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. گاه دلیل این جذابیت میتواند فیلمنامه قوی باشد و گاه نیز بازیگران موجب جذب مخاطب میشوند. گاهی نیز کمیاب بودن یا جذابیت ژانر یک فیلم موجب میشود که ارزش تماشا داشته باشد. اما مواقعی پیش میآید که جذابیت بصری فیلم سبب میشود که مخاطب جذب یک اثر شود. تصویربرداری فرهنگ و رسوم یک قوم یا طبیعت یک خطه نیز میتواند فیلم را برای تماشا مناسب کند.
فیلم لیپار به کارگردانی و نویسندگی حسین ریگی در سال ۱۳۹۹ ساخته شد. تهییهکنندگی این اثر را سعید خانی برعهده داشت و همچنین حسام فرهمندجو یکی دیگر از افرادی بود که نگارش فیلم نامه برعهده او بود. لیپار در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر شرکت کرد و پس از ۵ سال توانست به مرحله اکران برسد. در این مقاله پلازا با معرفی فیلم سینمایی لیپار همراه شما هستیم.
تاریخ اکران فیلم سینمایی لیپار
ژانر فیلم لیپار درام، اجتماعی، عاشقانه و نوجوانانه است. این اثر ابتدا در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴ در سینماهای سیستان و بلوچستان و ۱۶ مهر ۱۴۰۴ در سینماهای کل کشور اکران شد. مدت زمان فیلم ۸۱ دقیقه است.
داستان فیلم لیپار
خلاصه فیلم سینمایی لیپار درباره نوجوانی به نام برکت اهل چابهار است که همیشه سینمای هندوستان را عمیقا دوست داشته است و قصد دارد با سفر کردن با هندوستان مادر گمشده خود را پیدا کند. اما کسی در خانواده به برکت گوش نمیدهد و او را جدی نمیگیرد. برکت که خیال میکند مادرش برای بازیگر شدن در سینمای هند خانه را ترک کرده، از دوستان دیگرش کمک میخواهد تا او را برای سفر به هند یاری کنند. این نوجوانان با کنارهم قرار گرفتن و مواجهه با شرایطی خاص، چالشهای جدیدی را برای خود رقم میزنند.
درباره کلمه لیپار نیز باید بگوییم که این کلمه ریشهای بلوچی دارد و به معنای رودخانه و دریا است.
بازیگران فیلم لیپار
هنرپیشگان این اثر ترکیبی از بازیگران مشهور و نوجوان هستند که در ادامه کارنامه هنری آنها را بررسی خواهیم کرد.
مهران احمدی
مهران احمدی، بازیگر، کارگردان و برنامهریز سینما، تئاتر و تلویزیون، متولد ۹ اسفندماه سال ۱۳۵۲ در تهران است. او دانشآموخته رشته کارشناسی بازیگری از دانشگاه هنر و معماری تهران است و فعالیت هنری خود را از دهه هفتاد آغاز کرد. احمدی در سال ۱۳۸۵ با فیلم سینمایی «آدم» به عنوان بازیگر، دستیار کارگردان و برنامهریز، به سینما راه یافت. حضور موفق او در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی، به ویژه ایفای نقش «شکیب» در سریال «آوای باران»، شهرت او را افزایش داد. درخشش او در فیلم «آلزایمر» در سال ۱۳۸۹، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر را برایش به ارمغان آورد. مهران احمدی علاوه بر بازیگری، در زمینه کارگردانی نیز فعالیت دارد و کارگردانی سریالهایی چون «بیگناه» را در شبکه نمایش خانگی برعهده داشته است. آقای احمدی به واسطه نقش «بهبود» در سریال «پایتخت» نیز بسیار محبوب است.
بهناز جعفری
بهناز جعفری، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، متولد ۲۵ مردادماه سال ۱۳۵۳ در تهران است. او فارغالتحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی است. جعفری فعالیت هنری خود را به طور جدی از سال ۱۳۷۲ و با نقشآفرینی در تئاتر «سلطان مار» به کارگردانی گلاب آدینه آغاز کرد. او با سابقه طولانی و درخشان در تئاتر، توانایی خود را در سینما و تلویزیون نیز به خوبی نشان داد و در کارنامه خود فیلمهای مهمی را ثبت کرده است. بهناز جعفری دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن از سیامین دوره جشنواره فیلم فجر برای فیلم «تلفن همراه رئیس جمهور» و همچنین جوایز دیگری برای نقشآفرینی در تئاتر و تلویزیون را کسب کرده است. او به دلیل توانایی در ارائه شخصیتهای قوی و مستقل، یکی از چهرههای برجسته سینمای ایران محسوب میشود.
هومن برقنورد
هومن برقنورد، بازیگر پرکار و محبوب سینما، تئاتر و تلویزیون، در ۵ دیماه سال ۱۳۴۸ در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم برق ادامه داده و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۶۹ با تئاتر آغاز کرد. ورود برقنورد به تلویزیون با سریال «ابووهیب بهلول» در سال ۱۳۷۴ و ورود به سینما در سال ۱۳۸۳ رقم خورد. اما اوج شهرت او با ایفای نقشهای کمدی و طنز در سریالهایی چون «ساختمان پزشکان»، «چک برگشتی»، «دزد و پلیس» و «دودکش» شکل گرفت، که با استقبال گسترده مخاطبان همراه شد. هومن برقنورد به واسطه طنازی ذاتی و توانایی در بازی در نقشهای متفاوت، به سرعت به یکی از بازیگران پرطرفدار در حوزه کمدی و درام تبدیل شد.
امین میری
امین میری، بازیگر و کارگردان، متولد ۵ اسفندماه سال ۱۳۵۸ در زاهدان است. او بازیگری را از سال ۱۳۷۲ با تئاتر در زاهدان آغاز کرد و در سال ۱۳۸۶ برای ادامه فعالیت حرفهای خود به تهران مهاجرت کرد. میری نخستین حضور خود در سینما را در سال ۱۳۸۸ با فیلم «آینههای روبرو» تجربه کرد. یکی از مهمترین آثار او، فیلم «شبی که ماه کامل شد» است که میری علاوه بر بازی، به عنوان مشاور لهجه بلوچی نیز در آن حضور داشت و توانست قابلیتهای خود را در این حوزه نیز به نمایش بگذارد. او به دلیل تسلط بر لهجهها و ایفای نقشهای خاص، به ویژه در ارتباط با جنوب شرق ایران، در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
آرزو تاجنیا
آرزو تاجنیا، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، متولد ۱ مردادماه سال ۱۳۶۸ در زاهدان است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی علوم و صنایع غذایی است. تاجنیا فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۹۶ با حضور در تئاتر «تنهایی پرهیاهو» آغاز کرد و اولین تجربه سینماییاش را در سال ۱۳۹۷ با فیلم «روزبه» رقم زد. او در تلویزیون با سریالهایی چون «وارش» و «هفت سر اژدها» شناخته شد. آرزو تاجنیا همچنین در فیلمهای کوتاه متعددی نقشآفرینی کرده و سابقه فعالیت در عرصه مدلینگ را نیز دارد.
محمد دستواره نارویی
محمد دستواره نارویی، بازیگر نوجوان سینما و تلویزیون است که اطلاعات زیادی در مورد زندگی شخصی و تاریخ تولد دقیق او در دسترس نیست. با این حال، او فعالیتهای هنری خود را در سینما آغاز کرده و در فیلمهایی چون «لیپار» نقشآفرینی کرده است. او یکی از هنرمندانی است که بیشتر در آثار سینمایی و تلویزیونی با محوریت مناطق جنوب شرق ایران و با تمرکز بر اصالتهای بومی و فرهنگی آن مناطق، حضور پیدا کرده و به واسطه همین نقشها در بین اهالی سینما شناخته شده است.
سایر هنرپیشه های فیلم لیپار عبارتند از:
یگانه سروری مقدم
فرشته انصاری
نصیر برهان زهی
مهدی دین محمدپور
مهران داروزائی
عرشیا سروری مقدم
فاطمه سالاری
نقد فیلم لیپار
لیپار فیلمی متفاوت است که از همان تیزر آن نیز میتوانید تفاوت آن را حس کنید. این اثر بیشتر یک فیلم هنری محسوب میشود تا فیلمی که بخواهد گیشه را راضی کرده و مخاطبان زیادی جذب کند و به همین دلیل است که سر و صدای زیادی نکرد؛ نه در جشنواره و نه در سینما!
یادآوری نوستالژی های تجربه شده
این اثر همانطور که از نام و مقدمه پیداست، به خطه زیبای سیستان و بلوچستان اشاره دارد و ضمن روایت یک داستان، قصد دارد تا طبیعت بکر این منطقه را نشان دهد. در حقیقت، تصاویر لیپار بیشتر از خود فیلم حرفی برای گفتن دارند و به لحاظ زیبایی شناسی میتوانیم به شما قول دهیم که با اثری خوشساخت روبهرو خواهید شد.
این اثر بیشتر ما را به یاد فیلمهای نوجوانهای که از تلویزیون پخش میشد، میاندازد. همان فیلمهایی که داستانی صمیمی داشته و سعی میکنند با همین داستان مخاطب را همراه کنند. مفاهیمی همچون پدر، مادر، خانواده، عشق و دوستی در این فیلم به خوبی نمایش داده میشود. لیپار قصهگو است و سعی نمیکند صرفا با دیالوگها داستان فیلم را بگذراند.
قصه ای متفاوت
همچنین باید بگوییم که این فیلم قصه کمتر شنیده شدهای دارد و با توجه به گفتههای کارگردان رسالت خود را نیز درست انجام میدهد. در حقیقت تصویر سیاهی که سینما و رسانه از سیستان و بلوچستان نشان میدهد، در این فیلم جایی ندارد و تمرکز اصلی روی مهماننوازی و عشقی است که بین این مردم جاری است. نظیر این کار را در سریال بادار نیز دیدیم که سال ۱۴۰۴ از تلویزیون پخش شد.
چرا قوی تر نه؟
اما لیپار میتوانست قویتر عمل کند. این همه تصاویر زیبا میتوانست فیلمنامه قویتر و با منطق بهتری داشته باشد که حقیقتا لیپار نتوانست رسالت خود را در این زمینه انجام دهد. فیلم در برخی نقاط بیشتر به شاخ و برگها میپردازد تا اینکه هسته اصلی داستانی خود را دنبال کند.
دائم با خود میگفتیم که چرا فیلمی که نگاهی تا به این حد متفاوت دارد و شهامت پیدا کرده خود را برای سینما و جشنواره آماده کند، تلاش بیشتری برای رقابت با رقیبان خود نکرد تا مخاطب را از این آثار گیشه پرکن نجات دهد؟
یک مسئله دیگر درباره این اثر پایان آن است! هرچند که کارگردان سعی داشت با پایان خود معنای خاصی را به مخاطب انتقال دهد اما کاش این انتقال کمی واضحتر شکل میگرفت تا مخاطب عام در انتهای فیلم دائما از خود نپرسد: چه شد؟
بازی بازیگران فیلم کاملا استاندارد است و از بازیگران بسیار خوبی برای همکاری دعوت شده که حقیقتا سازندگان فیلم را از این بابت تحسین میکنیم.
این فیلم خوشساخت، تمیز و با پیامی دوستداشتنی بود که حقیقتا ارزش تماشا دارد. اگر شما نیز از کمدیهای معمول و درامهای سنگین خسته شدهاید، پیشنهاد میکنیم که برای تماشای فیلم لیپار به سینما بروید و دقایقی از تنشهای معمول فاصله بگیرید.
کلام نهایی
در این مطلب کوشش شد تا معرفی و بررسی فیلم لیپار به طور کامل برای شما ارائه شود. این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر شرکت کرد و توزیع آن به دست خانه فیلم انجام گرفت. نام فیلم با الهام از نام تالاب لیپار یا تالاب صورتی که یکی از جاذبههای گردشگری بسیار چشمنواز سواحل مکران، چابهار است، انتخاب شد. فیلم به لحاظ بصری بسیار خوشساخت است و یک فیلم نوجوانانه متفاوت میتواند باشد. نظر شما درباره این اثر چیست؟ از همراهی شما تا پایان مقاله ممنونیم.
