در حالی که فصل جوایز سینمایی ۱۴۰۴-۱۴۰۵ آرامآرام گرم میشود، اظهارات جنیفر لارنس درباره آخرین ساخته پل توماس اندرسون، «یک نبرد پس از دیگری» (One Battle After Another)، توجه تحلیلگران سینما را به ساختار روایی و کارگردانی این اثر جلب کرده است. لارنس در برنامه اختصاصی بفتا در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۴ (۱۹ نوامبر ۲۰۲۵)، با ادبیاتی که کمتر از او سراغ داریم، این تریلر اکشن را «بهترین فیلم عمرش» نامید؛ ادعایی بزرگ که نشاندهنده قدرت کارگردانی اندرسون در تغییر ژانر است.
پل توماس اندرسون که پیشتر با درامهای روانشناختی و کندی مانند «رشته خیال» و «خون به پا خواهد شد» شناخته میشد، این بار به سراغ ژانری پرتنش رفته است. نکته کلیدی در صحبتهای لارنس، اشاره به «ریتم غیرممکن» فیلم است. او میگوید: «حتی یک دقیقه اضافه در فیلم وجود ندارد و در هیچ لحظهای ریتم کند نمیشود.» این تغییر رویه از سوی اندرسون و ساخت فیلمی ۲ ساعت و ۴۲ دقیقهای که مخاطب را میخکوب نگه میدارد، نشاندهنده تسلط او بر قواعد سینمای تریلر مدرن است. داستان تعقیب و گریز میان شخصیت انقلابی لئوناردو دیکاپریو و آنتاگونیست نظامی با بازی شان پن، بستری را فراهم کرده که اندرسون بتواند مهارت خود را در خلق تعلیق به رخ بکشد.
لارنس همچنین به جنبهی «واقعگرایی احشایی» (Visceral) شخصیتها اشاره کرد. او معتقد است اندرسون چنان شخصیتهایی خلق کرده که «همه آنها زنده هستند و شما درون آنها زندگی میکنید.» این ویژگی، در کنار بازی چیس اینفینیتی در نقش دختر قهرمان داستان، لایههای احساسی عمیقی به اکشن فیلم افزوده است. حضور شان پن در نقش «سرهنگ لاکجا» نیز یکی دیگر از نقاط قوت فیلم است که لارنس آن را فراتر از حد انتظار توصیف کرده است. تقابل متد اکتینگ دیکاپریو و پن زیر نظر کارگردانی کمالگرا مانند اندرسون، کلاس درسی برای بازیگری مدرن است.
علاوه بر جنبههای فنی، لارنس بر اهمیت «تجربه جمعی» تماشای این فیلم در سینما تأکید کرد. در دورانی که پروژههایی مانند فیلم جدید خود لارنس، «بمیر عشق من» (Die My Love)، ممکن است مخاطبان خاصتری داشته باشند، «یک نبرد پس از دیگری» توانسته پلی میان هنر متعالی و سرگرمی بلاکباستری بزند. تشویق ایستاده تماشاگران پس از پایان فیلم، گواهی بر این مدعاست که سینما هنوز قدرت شوکه کردن و متحد کردن مخاطبان را دارد.
جمعبندی تحلیل صحبتهای جنیفر لارنس نشان میدهد که «یک نبرد پس از دیگری» تنها یک فیلم اکشن نیست، بلکه یک دستاورد فنی در تدوین و کارگردانی است. اگر پیشبینی لارنس درست باشد، ما با اثری روبرو هستیم که استانداردهای ژانر تریلر را در دهه ۲۰۲۵ بازتعریف خواهد کرد و احتمالاً جوایز اصلی اسکار را درو میکند.
