در میان طوفان انتقادات مجازی که رابرت داونی جونیور را به «خودشیفتگی» و «تظاهر» متهم میکنند، یک تئوری جذاب و قابل تامل وجود دارد که میتواند زاویه دید ما را نسبت به ماجرای «سرزمین داونی» تغییر دهد: آیا تمام این تجملات بخشی از فرآیند «متد اکتینگ» (Method Acting) برای خلق شخصیت ویکتور فون دوم است؟ دکتر دوم در کمیکهای مارول یک شرور معمولی نیست؛ او پادشاه کشور خیالی لاتوریا (Latveria)، جادوگری قدرتمند و دانشمندی نابغه است که غروری بیپایان دارد. او خود را برتر از تمام موجودات زنده میداند و محیط زندگیاش همیشه بازتابی از این شکوه ملوکانه و خودبرتربینی است.
توصیفات سیمو لیو از چادری پر از پرترههای رابرت داونی جونیور (به سبک اندی وارهول) و ضیافتهای شاهانه، دقیقاً یادآور اتمسفر قصر دکتر دوم در کمیکهاست. رابرت داونی جونیور پیش از این در نقش تونی استارک، شخصیتی را بازی میکرد که ثروتمند و مغرور بود، اما در نهایت قلبی مهربان و فداکار داشت. اما برای تبدیل شدن به «دوم»، او نیاز دارد تا آن رگههای انسانیت و شوخطبعی استارک را با نوعی استکبار سرد و سلطنتی جایگزین کند. ایجاد محیطی که در آن همه چیز حول محور او میچرخد و او را مانند یک بت ستایش میکنند (مثل آثار هنری از چهره خودش)، میتواند ابزاری روانی برای غرق شدن در ذهنیت دیکتاتور لاتوریا باشد.
بسیاری از بازیگران متد، کارهای عجیبتری برای رسیدن به نقش انجام دادهاند؛ از جارد لتو که هدایای مشمئزکننده برای همکارانش میفرستاد تا دانیل دی-لوئیس که ماهیت شخصیت را در زندگی واقعی حفظ میکرد. تفاوت رابرت داونی جونیور در این است که متد او به جای آزار دادن دیگران، شامل رفاه افراطی است. اگر بپذیریم که این فضا برای کمک به بازیگر جهت ارائه اجرایی ترسناک و کاریزماتیک طراحی شده، آنگاه «سرزمین داونی» نه یک حرکت خودخواهانه، بلکه بخشی از ابزار کار (Toolbox) اوست. طرفداران نگران بودجه هستند، اما اگر این اتمسفر باعث شود رابرت داونی جونیور بتواند سایه سنگین آیرونمن را کنار بزند و شروری تاریخی خلق کند، شاید از نظر هنری قابل توجیه باشد.
با این حال، مرز باریکی بین «فرو رفتن در نقش» و «تکبر شخصی» وجود دارد. نقدهای وارد شده به رفتار او به عنوان "تظاهر" (Pretentious)، نشان میدهد که مخاطبان امروزی کمتر تحت تأثیر "هاله ستارگی" قرار میگیرند. اگر رابرت داونی جونیور نتواند این سطح از غرور را در خدمت نقش درآورد و آن را تنها به پشت صحنه محدود کند، ممکن است تصویر عمومی او آسیب ببیند. اما اگر این «خودشیفتگی» که در ست فیلمبرداری جریان داشته، مستقیماً به پرده سینما منتقل شود و ما با یک دکتر دوم مواجه شویم که با هر نگاهش تماشاگر را تحقیر میکند، آنگاه شاید تاریخ سینما (و نه حسابداران استودیو) با «سرزمین داونی» مهربانتر برخورد کند. در نهایت، قضاوت نهایی نه در توییتر، بلکه در سالنهای سینما و با دیدن کیفیت اجرای او در Avengers: Doomsday انجام خواهد شد.
