استراتژی شغلی جاش برولین تعادل بین بلاکباستر و استقلال
رد کردن نقش «آواتار» توسط جاش برولین یک اشتباه نبود، بلکه نمونهای از یک استراتژی شغلی هوشمندانه است که به او اجازه داده تا در بزرگترین مجموعههای سینمایی حضور داشته باشد، بدون آنکه استقلال هنری خود را از دست بدهد.
در نگاه اول، رد کردن یک نقش چند میلیون دلاری در پرفروشترین فیلم تاریخ سینما یک اشتباه بزرگ به نظر میرسد. اما داستان رد کردن «آواتار» (Avatar) توسط جاش برولین (Josh Brolin)، پنجرهای به سوی استراتژی شغلی منحصربهفرد او باز میکند: حضور در بلاکباسترها، اما طبق شرایط خودش.
استقلال به جای تعهد بلندمدت
دلیل برولین برای نپذیرفتن نقش—عدم تمایل به یک تعهد «یک سال و نیمه»—بسیار کلیدی است. مجموعه «آواتار» نیازمند یک وفاداری طولانیمدت است که میتوانست مانع از حضور او در پروژههای متنوع دیگر شود. در عوض، برولین با ایفای نقش تانوس در دنیای مارول، به بزرگترین شرور یک دهه سینما تبدیل شد؛ نقشی که اگرچه بسیار مهم بود، اما به صورت متمرکز در چند فیلم خلاصه شد و دستان او را برای حضور در آثاری چون «تلماسه»، «سیکاریو» و «ددپول ۲» باز گذاشت.
یک «ناهنجاری» در سیستم
او خود را یک «ناهنجاری» توصیف میکند که به سیستم تعلق ندارد. این دقیقاً استراتژی اوست: به عنوان یک بازیگر شخصیتپرداز قدرتمند وارد بزرگترین مجموعهها میشود، تأثیر خود را میگذارد و سپس خارج میشود، بدون آنکه هویتش در یک نقش خلاصه شود. او با این کار توانسته هم در قلب جریان اصلی هالیوود باشد و هم آزادی عمل یک بازیگر مستقل را حفظ کند. بنابراین، «نه» او به جیمز کامرون، در واقع «بله» به یک مسیر حرفهای هوشمندانهتر و متنوعتر بود.
FandomWire