روزی که تارانتینو به یک کارگردان واقعی تبدیل شد
خاطرهای که کوئنتین تارانتینو از مایکل مدسن تعریف کرد، تنها یک ادای احترام نبود، بلکه داستان تولد او به عنوان یک کارگردان مؤلف و قدرتمند در اولین آزمون سختش بود.
آزمونی برای اثبات اقتدار
هر کارگردان بزرگی یک «لحظه تعیینکننده» در ابتدای کار خود دارد؛ لحظهای که باید اقتدار خود را به عنوان رهبر پروژه تثبیت کند. برای کوئنتین تارانتینو (Quentin Tarantino)ی جوان و بیتجربه در سر صحنه «سگهای انباری» (Reservoir Dogs)، این لحظه در تقابل با لارنس تیرنی (Lawrence Tierney)، بازیگر یاغی و کهنهکار، فرا رسید. تصمیم او برای اخراج تیرنی، با وجود ریسک پایان یافتن کارنامه خودش، یک بیانیه قدرتمند بود: در این صحنه، کاپیتان من هستم.
تأییدی از سوی یک ستاره
هرچند تشویق عوامل فیلم پس از این اتفاق دلگرمکننده بود، اما اعتبار واقعی این تصمیم در پیام شبانه مایکل مدسن (Michael Madsen) نهفته بود. وقتی یک بازیگر کلیدی مانند مدسن، به جای حمایت از همکار بازیگرش، پشت کارگردان جوان میایستد و او را «کاپیتان» خطاب میکند، در واقع در حال تأیید و مشروعیت بخشیدن به رهبری اوست. پیام مدسن، «من طرف تو هستم رفیق»، یک پیمان وفاداری بود که به تارانتینو اطمینان داد که کنترل صحنه را در دست دارد.
آن لحظه، نه تنها پیوند عمیقی بین این دو هنرمند ایجاد کرد، بلکه شخصیتی را شکل داد که بعدها به «کارگردان مؤلف» بیبدیل سینمای مدرن تبدیل شد؛ کارگردانی که همیشه کنترل کامل و بیچون و چرای آثارش را در دست دارد.
منبع: Deadline