تلویزیون ترکیه بار دیگر به سراغ فرمول جاودانهی «عشق، خیانت و انتقام» رفته است، اما این بار با مقیاسی بزرگتر و فضایی تاریکتر. سریال «یرالتی» (به معنای زیرزمین/دنیای زیرزمینی)، به نویسندگی برنا آروز، داستانی را روایت میکند که اگرچه در نگاه اول کلاسیک به نظر میرسد، اما پتانسیل تبدیل شدن به یک تراژدی مدرن و نفسگیر را دارد. خلاصه داستان منتشر شده، نویدبخش سفری از اعماق زندان تا اوج قدرت در کارتلهای مافیایی است، سفری که با خون آغاز میشود و با شکستن قلب ادامه مییابد.
حیدر علی: قهرمانی که در آتش آب دیده میشود محور داستان، شخصیت حیدر علی (با بازی دنیز جان اکتاش) است. او که قربانی یک توطئه خونین شده و خانوادهاش را از دست داده، پس از گرفتن انتقام، راهی زندان میشود. اما زندان برای حیدر علی پایان راه نیست، بلکه دانشگاهی است برای ورود به دنیای تاریکتر. داستان سریال بر روی مفهوم «دگردیسی» تمرکز دارد؛ چگونه یک مرد جوان برای بقا در میان گرگها، مجبور میشود خود به خطرناکترین شکارچی تبدیل شود. ورود او به کارتلهای زیرزمینی ترکیه، لایههای اکشن و معمایی داستان را شکل میدهد و فرصتی را فراهم میکند تا بازیگران قدرتمندی مثل امیر بندرلیاوغلو و کورای شاهینباش در نقش پدرخواندههای مافیا بدرخشند.
خیانت در اوج آزادی: دردناکتر از گلوله نقطه عطف دراماتیک یرالتی، آزادی حیدر علی پس از سه سال حبس است. درست زمانی که مخاطب انتظار دارد قهرمان داستان میوه صبرش را بچیند، با شوکهکننده ترین واقعیت روبرو میشود: زنی که تمام این سالها با یاد او زنده مانده بود و عشقش را در سینه داشت (با بازی درویم اوزکان)، اکنون همسرِ نزدیکترین مرد به حیدر علی (احتمالاً با بازی اوراز کایگیلاراوغلو یا بوراک سوینچ) است. این پیرنگ داستانی یادآور شاهکارهایی مثل کوزey گونی (Kuzey Güney) یا حتی رمان کنت مونت کریستو است. مواجهه با خیانت از سوی «برادر» و «معشوق»، موتور محرکهی درامی است که بسیار سوزانندهتر از جنگهای مافیایی خواهد بود. سوال اصلی این است: آیا حیدر علی برای پس گرفتن عشقش، دنیای زیرزمینی را به آتش میکشد یا اصول اخلاقی جدیدی برای خود تعریف میکند؟
تقابل غولها: اکشن در خدمت احساس حضور بازیگرانی مثل اوراز کایگیلاراوغلو در نقشی که در مرکز این خیانت یا مثلث عشقی قرار دارد، تعلیق داستان را دوچندان میکند. اوراز استاد بازی در نقش کاراکترهای خاکستری و چندبعدی است. تقابل او با دنیز جان اکتاش، نبردی بین دو دیدگاه متفاوت خواهد بود. نویسنده، برنا آروز، تلاش کرده تا سرنوشت آدمها را در غیرمنتظرهترین لحظات به هم گره بزند. عنوان یرالتی نهتنها به کارتلهای جرم و جنایت اشاره دارد، بلکه استعارهای از احساسات سرکوبشده، رازهای مدفون و خشمهای فروخوردهای است که آماده انفجارند. این سریال وعده میدهد که مخاطب را در فضایی پر از تعلیق نگه دارد؛ جایی که گلولهها میکشند، اما نگاههای سردِ دوستان قدیمی، ویران میکنند.
