امشب وقتی ساعتها به نیمهشب نزدیک میشوند، میلیونها بیننده در سراسر جهان برنامههای جشن سال نو خود را تغییر میدهند تا شاهد آخرین نبرد در شهر نفرینشدهی هاوکینز باشند. فینال حماسی و دو ساعتهی فصل پنجم Stranger Things، قرار است نقطهی پایانی بر ده سال خاطرهبازی، وحشت و دوستیهای عمیق باشد. اما در میان این هیاهوی خداحافظی، یک سوال بزرگ ذهن هواداران را درگیر کرده است: آیا روح این سریال بدونِ «الون» و پسرها زنده میماند؟
پایان یک عصر: خداحافظی با نوستالژی آنچه برادران دافر برای آینده ترسیم کردهاند، جسورانه و شاید کمی ترسناک است. آنها وعدهی یک «لوح سفید» (Clean Slate) را دادهاند. این یعنی کندنِ کامل از ریشهها. دیگر خبری از موسیقیهای سینتویو دهه هشتادی، لباسهای رنگارنگ و ارجاعات پاپکالچر آن دوران نخواهد بود. اسپینآف جدید قرار است در دههای دیگر و با اتمسفری کاملاً متفاوت نفس بکشد. از نظر هنری، این تصمیم قابل ستایش است. بسیاری از فرنچایزها (مانند جنگ ستارگان) با تکیهی بیشازحد به شخصیتهای قدیمی و «فنسرویس» (Fan Service) خود را در جعبهای تنگ حبس کردهاند. دافرها اما معتقدند برای خلق یک داستان ترسناک جدید، باید بیرحمانه از گذشته عبور کرد. حتی شخصیتهایی مثل «کالی» (خواهر گمشدهی الون) که پتانسیل بازگشت داشتند، جایی در آینده نخواهند داشت.
«یک صحنهی کوچک»؛ تنها سرنخ باقیمانده با اینکه گفته شده اسپینآف جدید ارتباطی با دنیای «وارونه» (Upside Down) نخواهد داشت، اما دافرها در مصاحبههای اخیر تأیید کردهاند که باید چشمانمان را تیز کنیم. در دلِ اپیزود طوفانیِ امشب، یک «صحنهی کوچک» وجود دارد؛ لحظهای گذرا که کلیدِ درکِ آیندهی این جهان است. این تکنیکِ داستانگویی، تعلیق را از پایان سریال به شروعِ دوران جدید منتقل میکند و به مخاطب میگوید: «وحشت تمام نشده، فقط تغییر شکل داده است».
انیمیشن: بازگشت به زمستان ۸۵ در حالی که باید سالها برای سریال لایو-اکشن جدید صبر کنیم، پروژهی انیمیشنی Tales From ’85 (قصههای سال ۸۵) نوری در تاریکی است. توصیف این اثر به عنوان انیمیشنی با سبک بصری Arcane و فضایی تاریکتر، هیجانانگیز است. تصور کنید هیولاهای هاوکینز را نه با محدودیتهای گریم و جلوههای ویژه، بلکه با آزادی بیحد و مرز انیمیشن ببینیم. این پروژه که داستانش در زمستانِ برفیِ بین فصل دو و سه میگذرد، فرصتی است تا یکبار دیگر (و شاید برای آخرین بار) با نسخهی جوانترِ قهرمانانمان همراه شویم، پیش از آنکه برای همیشه با آنها خداحافظی کنیم.
امشب، وقتی تیتراژ پایانی بالا میآید، ممکن است اشک بریزیم، اما پیام سازندگان واضح است: داستانهای عجیب و غریب دیگری در راهند، فقط باید جرأت رها کردنِ گذشته را داشته باشیم.
