شهاب حسینی یکی از موفقترین بازیگران دو دهه اخیر سینمای ایران، با انتشار یک ویدئو، در آستانه سال نو توضیحاتی درباره شرایط و موقعیت کاری خودش داد. نکته مهم این ویدئو و صحبت های شهاب حسینی، نظرات جنجالی و کنایهآمیز برنده جایزه اسکار و انتقادات شدید او از وضع موجود در سینما است.
تغییر در نگرش در آستانه پنجاه سالگی
شهاب حسینی صحبتهای خود را با بیان اینکه در جوانی با هدف فتح قلههای بازیگری، پا به این حرفه گذاشته، شروع کرد. او گفت:
«در روند سینما از آغاز در پی فتح قله آن بودم، غافل از آن که در پس هر قلهای، قلهای دیگر است. شاید اگر تیتروار بخواهم به آن اشارهای داشته باشم، قله را در ابتدا سطح اول بازیگری، کارگردانی، فیلمسازی به معنای تهیه شرایط تولید آثار خوب و سطح اول اطلاعرسانی در روند ارایه و پخش آثار به بستر جامعه مد نظر داشتم که شاید در سینما دستیابی به آن را موفقیت بهثبترسیده برای هر سینماگر دانست. اما چنین نبود. قله دیگری پس از آن، خود را نمایان کرد. قله رفیع تماشاگر بودن. سلاطینی که تمام فعالیتهای ریز و درشت ما در جهت ارایه دستمایهای درخور به پیشگاهشان و جلب توجه و رضایت آنان معنا مییابد. چه بسا پشتم لرزید وقتی دریافتم حقیقت بزرگتر آن است که ذات اقدس یگانه پروردگار، سرآمد تمام تماشاگران است و ناظر بر آن بخش از عملکرد ما که از دیده تماشاگران زمینی ما پنهان است.».
موج هولناک تخریب و تحقیر علیه شهاب حسینی
او در قسمت مهمی از صحبتهایش بهنحوی به حواشی یکسال و نیم اخیر، خصوصا در جشنواره فجر 1399 اشاره کرد. شهاب حسینی در ادامه گفت که وقتی متوجه ارزش و اهمیت تماشاگران شده، خود نیز بهعنوان یک آدم بیننده و جستجوگر وارد کارهای هنری شده است. وی ادامه داد که برای حفظ حرمت تماشاگران و دفاع از حقوق آنها، مجبور شده در تضاد با دیدگاه حرفهای برخی سینماگران قرار بگیرد و از آن روز موجی برای تحقیر و ارائه تصویری هولناک از وی در ذهن مردم ایجاد شده است.
او خطاب به برخی افراد گفت:
«خدمت تمام دشمنان گرامیام، بنده بیش از یک دهه است که خود به فکر کنارهگیری از حرفهای هستم که ابتدا در آن در باغ سبز نشان میدهند و پس از آن شما را به وادی خارستان میکشانند. پس برای حذف بنده، زیاد خود را به زحمت نیفکنید، این کوچک، خود دیرزمانی است که به دنبال راه نجات است».
او با بیان این نکته که سینما وسیلهای برای انتقال پیام و مفاهیم والایی است، تاکید کرد که:
«سینما حرفهای بسیار عمیق و مقدس است که در آن میتوان مولد حماسه در اندیشه مخاطب بود. حرفهای که اگر تکنیک و روش آن در زمان تمام پیامبران و اولیای خدا وجود داشت، شاید بهترین وسیله انتقال پیام برای منقلب کردن دلها و راهنماییشان به سوی حقیقت بود. این خود بیش از رویایی شیرین برای بنده نبوده که در معدود دفعاتی، شاید به آن کمی نزدیک شده باشیم، اما در باقی مواقع تنها غم نان و ارتزاق، رنگی بر روزمرگی و گذران عمر و اگر دست داد، صید و شکاری منظور نظر بوده…».
دیگر در فیلمهایتان بازی نمیکنم
شهاب حسینی ادامه داد:
«سخنی با همکاران عزیزم. در مرز ۵۰ سالگی، خود را در بسیاری از اموری که میبایست به آن میپرداختم و زمانش را صرف سینما کردهام، به شدت جامانده از قافله میبینم. بنابراین مشتاقم ادامه مسیر را در یافتههای خود، در قالب نوشتار، کارگردانی و بازیگری جاری و اجرا کنم و اساسا دیگر علاقه چندانی به حضور در پروژه دیگران ندارم، مگر آن که معنای این سروده زیبا در پیشنهاد همکاری ایشان متجلی باشد».
در انتها اینطور صحبت های شهاب حسینی پایان یافت:
«اینجانب سیدشهابالدین حسینی در این لحظه با قلبی آکنده از اطمینان و امید، اعلام میکنم که از این پس نه تنها اسما بلکه رسما و قلبا به دین جدم آقا امام حسین بن علی(ع) گرویدم و سوگند یاد میکنم که تنها در راه و مرام او بکوشم و همانا در زندگی، همواره در جهل که نشانه کفر است و در برابر جاهل که حامل روح کافر است و در برابر جهالت که تجسم عینی رذالت است، تا آخرین دم ایستادگی کنم، در هر لباس و کسوت و منصبی که نمود کند. با استناد به فرموده مولایم آقا امام حسین(ع) مبنی بر این که اگر دین ندارید، آزاده باشید، در راه نیل به دین ناب ایشان در طول عمر همواره مشق آزادگی کنم».
در نهایت نیز شعری از مولانا و سوره کافرون را خواند. نظر شما درباره این ویدیو و صحبت های شهاب حسینی چیست؟
