10 سکانس برتر فیلمهای هالیوودی که در ذهن عاشقان سینما نقش بسته را در ادامه معرفی میکنیم. این سکانسها به دلیل دیالوگ به یادماندنی یا نقش آفرینی خاص در ذهن مخاطب ماندگار شدهاند.
اساساً فیلم که خوب باشد، گویش و لهجه خودش را خواهد داشت و چون دارای شخصیت است، میتواند تکیه کلام هم داشته باشد. سکانسهای به یادماندنی فیلمها مثل تکیه کلام برایشان هستند. وقتی شخص خاصی را به یاد میآوریم یا پشت سرش غیبت میکنیم، اغلب مواقع این تکیه کلامهای طرف هستند که در گوشمان تکرار میشوند. در مورد فیلم هم به همین منوال است؛ هر فیلم بزرگی یک سکانس معروف دارد که با میان آوردن اسمش دیالوگ یا حرکت خاصی از آن را تقلید میکنیم.
لازم به ذکر است که سکانسهای که در ادامه معرفی میکنیم فقط مختص سینمایی هالیوود بوده و سینمای غنی اروپا نیاز به بحث و مطلبی کاملاً جدا دارد. در ضمن برای رعایت عدالت و تنوع بیشتر، از هر بازیگر فقط یک سکانس قرار گرفته است. این شما و این 10 سکانس برتر فیلمهای هالیوودی!
در ادامه میخوانید:
ده سکانس برتر فیلم های هالیوودی
در ادامه 10 سکانس برتر از فیلمهای سینمای هالیوود را به شما معرفی میکنیم.
10. شست و شو در زیر باران (The Shawshank Redemption)
دیدید گفتم سلیقهها فرق میکند، مطمئناً انتظارش را نداشتید که The Shawshank Redemption را در شماره 10 ببینید، این فهرست انصافاً دیدن دارد. وقتی آزادی «اندی دوفرین» بیگناه را پس از 20 سال میبینیم، ما هم همراهش از خوشحالی پر در میآوریم، در چنین شرایطی حتی لولههای فاضلاب بوگندو هم عین راهروی گلستان میشوند.
رستگاری در شاوشنگ فیلم فوقالعاده (و البته کمی طولانی) است، اندی در مدت حبسش چندین بار کتک میخورد، مورد تجاوز قرار میگیرد، حق آزادی مسلمش را از دست میدهد، اما هرگز نمیشکند. بنابراین وقتی او را زیر باران رستگاری زیر نور رعد و برق میبینیم، سکانس برایمان به تولد جسمی پاک از دل سیاهی شباهت دارد.
ظاهراً پس از این که یک شیمیدان آب را مورد آزمایش قرار داد و آن را خطرناک اعلام کرد، تیم رابینز از خزیدن درونش سرباز زد. اما خوشبختانه Shawshank در فهرست 10 سکانس برتر ما قرار گرفته و چنین چیزی به این معنا است که این بازیگر در نهایت پذیرفت که دهانش را ببندد و در لوله سمی شیرجه بزند.
- در رمان، شخصیت «رد» ایرلندی است و رابرت ردفورد، کلینت ایستوود و پاول نیومن برای نقش در نظر گرفته شده بودند.
- فیلم در باکس آفیس خیلی خوب ظاهر نشد، اما در نهایت یکی از پرفروشترین فیلمهای انشار خانگی لقب گرفت.
- در اصل نقش اندی دوفرین به تام هنکس پیشنهاد شده بود، اما او این نقش را نپذیرفت و در Forrest Gump ظاهر شد.
9. جاخالی دادن تیر (The Matrix)
پس از سالها انفجار (پشت کردن و نگاه نکردن به آن) و جلوههای ویژه کلاسیک، طرفداران کمکم از اکشنهای «جان سختی» خسته شدند. در عین حال که اسلوموشن پدیده جدیدی در فیلمها نبود، برادران واچوفسکی (اکنون خواهران واچوفسکی) و یون وو پینگ این مکانیک را برای اثر فلسفی و علمی-تخیلی خودشان به کار بردند.
«نئو» که مسیحای دنیای سایبری است پس از آموزش مختصری در دنیای 101 متوجه میشود که محیط اطرافش چیزی جز برنامههای کامپیوتری نیستند. نئو و تیم انقلابیش با دستکاری قوانین فیزیک صحنههای اکشن بینظیری پشت هم ردیف میکنند اما از سکانس لابی و آسانسور به بعد باید حواسمان باشد که از فرط هیجان چانهمان به زمین اصابت نکند.
سکانس پشت بام، با برداشت یکپارچه و مناسب، سینمای اکشن شرق و غرب را قبضه کرد و استاندارهای جدیدی را برای این ژانر معرفی نمود (مثلاً لحظهای که نئو در بین هوا ثابت میماند و دوربین در اطرافش میچرخد) که همچنان در سینما استفاده میشوند. سری Matrix خودش میتواند یک 10 سکانس برتر داشته باشد.
- کیانا ریوز بازیگر نقش نئو برای سکانسی که از پاد ماتریکس رها میشود 7 کیلو وزن کم کرد.
- نئو کپی دیسکهای غیرمجازش را درون شبیه سازی پنهان میکند که باید توسط تمام بازیگران خوانده میشد.
- گری اولدمن و ساموئل ال جکسون نیز برای نقش مورفیوس در نظر گرفته شده بودند.
8- چه چیزی درون جعبه است؟ (Se7en)
4 دقیقه پایانی Se7en را میتوان سمفونی غیرقابل تحملی از تعلیق دانست. «سامرست» (مورگان فریمن) یک جعبه خونآلود را باز میکند، اما نمیدانیم که درون جعبه چه چیزی نهفته است و فقط عکسالعمل وحشتناکش را شاهد هستیم. مخاطب همزمان با «مایلز» (برد پیت) متوجه میشود که در جعبه سر قطع شده همسرش یعنی «تریسی» (گوئینت پالترو) قرار دارد.
شوک داستان به همینجا ختم نمیشود. «جان دو» (کوین اسپیسی) مایلز را ترغیب به انتقام میکند تا به گناه «خشم» مرتکب شود و با کشتن جان چرخه کشتار هفت گناه را کامل کند هنگامی که «دو» خبر بارداری همسر دیوید را به او میگوید، دیگر میدانیم چه اتفاقی خواهد افتاد. متعاقباً استودیو خیلی با این پایانبندی موافق نبود، اما فیلم نامه با وجود چندین بار بازنگری هرگز تغییر نکرد. یک پایان دیگر برای فیلم نگاشته شده بود که سامرست، خودش دو را بکشد تا مانع پیروزی وی شود. فینچر در نهایت برای راضی نگاه داشتن استودیو جملهای نه چندان ضروری از ارنست همینگوی را به پایان فیلم اضافه کرد، اما معمای درون جعبه است که این سکانس را به یادماندنی کرده و آن را در فهرست 10 سکانس برتر قرار داده است.
- به دنزل واشینگتون برای بازی در نقش کارآگاه مایلز پیشنهاد داده شده بود که بعدها خودش از قبول نکردن نقش ابراز پشیمانی کرد.
- تقریباً حدود 15 هزار دلار و 2 ماه زمان برد تا آپارتمان جان دو ساخته شود.
- به بازیگری که نقش افسر SWAT را برعهده داشت، گفته نشده بود که قربانی گناه «سستی» یک بازیگر زنده است تا عکسالعمل وحشت بهتر خلق شود.
7. سکانس حمام (Psycho)
دیدن فیلم آرواره (Jaws) باعث شده بود ملت تا مدتها برای آب تنی به دریا نروند. پس از هالووین (Haloween) کسی جرأت نمیکرد از بچه همسایه مراقبت کند و آلفرد هیچکاک کاری کرد مردم به خاطر ترس از حمام بوی عرق بگیرند.
بازی آنتونی پرکینز در نقش شخصیت مرموز «نورمن بیتس»، آهنگسازی فراموش نشدنی برنارد هرمان (همان قطعهای که هنگام سکانس قتل در زیر دوش پخش میشود و از قضا «قاتل» نام دارد) و بدون شک جیغهای عاجزانه و توأم با وحشت ژانت لی، Psycho را به سمبل ژانر وحشت تبدیل کرد. کشتن شخصیت اصلی در میانه داستان جزو استانداردهای فیلم در آن زمان محسوب نمیشد، اما کدام کار هیچکاک شبیه به بقیه بوده تا این یکی باشد.
- آلفرد هیچکاک به قدری سر لو نرفتن اسرار فیلم حساس بود که اکثر کپیهای کتاب را خودش خریداری کرد.
- Psycho اولین فیلم آمریکایی بود که توالت فرنگی را نمایش داد.
- هیچکاک از لنز 50 میلیمتری برای دوربین 35 میلیمتریش استفاده کرد تا خشونت بیشتری را منتقل کند.
6. به دوست کوچولوی من سلام کنین! (Scarface)
«تونی مونتانا» (با بازی درخشان آل پاچینو در دوران اوجش) در بازسازی برایان دی پالما از یک اثر گانگستری کلاسیک حرفهای گفتی و سکانسهای جذاب زیاد دارد، اما هیچ کدام اندازه آخرین ایستادگی تونی به یادماندنی نیستند. این سکانس فوقالعاده به معانی واقعی کلمه در را از جایش میکند.
تونی در آخرین تلاشش تعدادی از دشمنان را همراه خودش به جهنم میکشد، شاید اگر باز هم از این دوستهای کوچولو داشت و حواسش کمی به پشتت میبود، بیشتر دوام میآورد. خشم خونین و فروپاشی حماسی تونی مونتانا به یکی از بزرگترین پایانبندیها در تاریخ فیلمهای گنگستری مبدل شده است.
- کمپانی یونیورسال تلاش زیادی کرد تا دی پالما را برای آپدیت موسیقی متن فیلم برای بازنشر متقاعد کند، اما او زیر بار نرفت.
- آل پاچینو در طول فیلم از شیرخشک به جای کوکائین استفاده میکرد که باعث بروز مشکلاتی در مجاری تنفسی برایش شد.
- میرام کولان با این که فقط 4 سال از آل پاچینو بزرگتر بود در فیلم به جای مادر تونی مونتانا بازی میکند.
5. ساحل طوفانی نورمندی (Saving Private Ryan)
درحالی که کلی فیلم با موضوع جنگ جهانی قبل و بعد از 1998 ساخته شده، سکانس آغازین Saving Private Ryan با اتمسفر سیاه، طوفانی، تعلیقی و ترسیم وحشتناکش از ساحل اوماها، دیگر فیلمهای این ژانر را زیر سایه خودش فرو میبرد. پس از باز شدن درهای قایقهای نفربر، سربازان توسط رگبار مسلسل و خمپاره یکی پس از دیگری تکه پاره و کشته میشوند.
تماشای محیط مرگبار و چندش آور ساحل از نگاهی سروان «جان اچ میلر» (تام هنکس) ترکیبی بینظیر از المان احساس و خشونت است. اسپیلبرگ با به تصویر کشیدن چهره دردناک و مضطرب سربازانی که به شکلی وحشیانه قلع و قم میشوند، وجههای از جنگ که بارها نمایش داده شده بود را به چیزی ملموستر تبدیل کرد. انفجارها و تیراندازیهای این صحنه و اشارهاش به کشتار بیدلیل و بیامان ماهیت جنگ، از تأثیرگذارترین سکانسهای سینمایی محسوب میشود و آن را در فهرست 10 سکانس برتر ما قرار میدهد.
- سکانس ساحل اوماها به 1000 لشکر سیاهی نیاز داشت و بعضی از آنها از ارتش ذخیره ایرلند آورده شده بودند.
- با وجود این که اسپیلبرگ فکر نمیکرد فیلم از لحاظ تجاری موفق باشد، Saving Private Ryan به پرفروشترین فیلم 1998 تبدیل شد.
- در سال 2006 نام تام هنکس در تالار افتخارات هنگ تکاوران آمریکا ثبت شد.
4. یعنی چی بامزم؟ (Goodfellas)
کمتر بازیگری وجود دارند که یک موقعیت بامزه را مثل شخصیت «تامی دویتوی» (جو پشی) به سکانسی ترسناک و دلهرهآور تغییر کند. این گانگستر خطرناک و بزلهگو در یک دورهمی حس میکند توسط رفیق شفیقش «هنری هیل» (ری لیوتا) مورد تمسخر واقع شده و ناگهان از یک دوست شوخ به یک مافیای روانی تبدیل میشود. داستان موقعی خطرناکتر میشود که او به کسانی که سعی در آرام کردنش دارند، هیچ توجهی نمیکند تا این که در نهایت میفهمیم کل قضیه یک شوخی ترسناک است. اگر تامی چنین چیزی را شوخی میداند، اصلاً دلمان نمیخواهد روی جدیش را ببینیم.
- نویسنده فیلم نیکلاس پیلگی بعدها اعلام کرد که در Goodfellas سه عضو واقعی مافیا نیز حضور داشتند.
- آل پاچینو به خاطر این که نمیخواست به کلیشههای نقش مافیا تبدیل شود، بازی به جای شخصیت «جیمی کانوی» را رد کرد.
- ری لیوتا برای بازی در Goodfellas مجبور شد تقش «هاروی دنت» در Batman را رد کند.
3. نقل قول انجیل (Pulp Fiction)
مهم نیست مسیحی باشید یا خیر، اگر با فیلم و هالیوود رابطه دارید، به لطف Pulp Fiction یک آیه از انجیل را همیشه به خاطر خواهید داشت. شاید بتوان گفت معروفترین آیه در دنیا توسط کوئینتین تارانتینو ترویج داده شده است. آیه 25:17 در انجیل وجود دارد، البته به جز بخش پایانیش که میگوید: «و اکنون که خشمم را بر تو فرود میآورم، خواهی فهمید که نامم پادشاه است…».
چه کسی فکرش را میکرد که یک آیه میتواند، این قدر جذاب باشد؟ احتمالاً تلفیق جالب خشم و تقوا بوده که این سکانس را این قدر به یادماندی کرد و ساموئل ال جکسون (نامزد اسکار) با هنرنمایی تمام آن را به ما ارائه داد. انصافاً ساموئل جکسون خودش یک 10 سکانس برتر میخواهد.
- ماشین Chevelle Malibu 1964 مال خود تارانتینو بود که حین تولید دزده شد.
- فیلم با بودجه 8 میلیون دلاری به فروش 200 میلیون دلاری دست یافت.
- بخشی از آیهای که «جولز» در فیلم بارها تکرار میکند مربوط به انجیل بوده و بقیه از Karate Kiba برگرفته شده است.
2. جانی اومده! (The Shining)
این یکی از معروفترین دیالوگهای تاریخ هالیوود است. شیطان درون جک تورنس (یکی از به یادماندنیترین نقشهای جک نیکلسون) بالاخره در این سکانس هیجانانگیز The Shining از استنلی کوبریک فوران میکند. ترکیب انزوا، مشروبات الکلی و کمی هم شبح نتایج وحشتناکی دارد.
بنابراین جک یک تبر بر میدارد و دری که همسر بیچارهاش پنهان شده را میشکند و با ادای آن جمله موذیانه، بیمارگونه و به یادماندی، نامش را در فهرست 10 سکانس برتر ثبت میکند. جگ انصافاً خوب بلد است چطور وارد جایی شود.
- منشی استنلی کوبریک هفتهها وقت صرف کرد تا در تمام صفحات یک کتاب این جمله را بنویسد: «این همه کار، بدون تفریح جک رو به یک پسر کودن تبدیل کرده»
- سالن کلورادو در فیلم به دلیل حرارت چراغهای استودیوی آتش گرفت.
- دنی لیود نمیدانست که در یک فیلم ترسناک بازی میکند و تا سن 17 سالگی هیچ نسخه ویرایش نشدهای از The Shining را ندید.
1. با من بودی؟ (Taxi Driver)
مارتین اسکورسیزی و فیلم نامه نویس پال شریدر با شخصیت «تراویس بیکل» (رابرت دنیرو) یکی از غمانگیزترین، ترسناکترین و در عین حال بامزهترین دیوانههای تاریخ سینما را خلق کردند. او که در ابتدای فیلم تا حدودی نورمال (البته تا تعریفتان از نورمال چه باشد) جلوه میکند، رفته رفته به یک روانی آدمکش تبدیل میشود. کشتار خونینش را میتوان نقطه اوج، دردسرساز و خشن داستان دانست، اما در Taxi Driver جایی بین دیوانگی و عاقلی وجود دارد که به یادماندنیترین سکانس Taxi Driver و شماره اول 10 سکانس برتر ما را شکل میهد.
عبارت «با من بودی؟» به بخشی از فرهنگ عامیانه تبدیل شد. بیکل با کاپشن ارتشی جلوی آینه سرپا ایستاده و برای دشمن فرضی با اسلحه درون آستینش شاخ و شانه میکشد میگوید «اگه با من نبودی پس با کی بودی؟»
- فیلم با اقتباس از ترور نافرجام رونالد ریگان توسط جان هینکلی ساخته شده است.
- Taxi Driver حین اعتصاب رفتگران نیویورک فیلم برداری شده و از همین رو کثیف و آلوده است.
- رابرت دنیرو یک ماه تمام در یک تاکسی رانندگی کرد تا برای این نقش آماده شود.
امیدواریم از 10 برتر این هفته لذت برده باشید. طبق معمول لازم به ذکر است که این فهرست براساس سلیقه و تجربه شخصی گردآوری شده و اگر سکانسی مد نظر دارید که جایش در 10 سکانس برتر خالی است، نظرتان را با ما در میان بگذارید.